ماهم پاشدیم رفتیم شیرینی نخورده😏😐
ولی مادرشوهرم که با مادرش جیک تو جیک ان
تو خیابون که خدافظی کردیم گفت:
مثل اینکه برا دختر عمه ی پسره رفتن خوستگاری...🤣
مسعودما گفت:بیچاره دختره🤣🤣🤣🤣
اخر که از مادرشوهرم خدافظی کردیم
توماشین بهش گفتم:عزیزم چوب خدا صدا نداره
اولش نمی گرفت بعد گفتم با فلانی گرم گرفتی...
گفت:گوه خوردم😐🤣🤣