تاپیک قبل هم توضیح دادم که بخاطر بیس از حد گیر دادن به اینستاش کلا خسته شد و دفعه آخر که کات کردم باهاش اون دیگه جدی جدی پای خرفش موند و گفت نمیخام همو اذیت کنیم
شغلش اینه که موزیک ویدئو.تیزر ماشین مثلا و...درست میکنه فیلم برداری و ادیت و همچی خلاصه تو پیجش دختر زیاد هست مثلا صدتا دختر فالو کرده هم پیج کاری هم شخصی که جفتش بازه ما سر همین دعوامون شد و رابطه دی ماه تموم شد الان شب عید به من تبریک گفت و ی حرف احساسی هم زد که تحمل شرایط مملکت و تو واسم راحت کردی و سال خوبی داشته باشی منم گفتم ممنونم همچنین ولی چند شب بعدش دلم تنگ شد پیام دادم اونم گفت دلش تنگ شده و ادامه دار نشد بحث و دوشب بعدش اون پیام داد و صدام زد و بعد چند دقیقه پاک کرد ..من دیشب بهش زنگ زدم و یک ساعت حرف زدیم از همچی و من واضح بهش گفتم که میخام تغییر کنم آنقدر شکاک نباشم و از این حرفا اونم خیلی خوب حرف زد فقط انگار میترسید امشبم باهم تلفنی صحبت کردیم من گفتم میخام تکلیفم و بدونم یا باهم دوباره شروع میکنیم یا تموم شه،که شروع کرد حرف زدن و من گفتم باشه پس نمیخای منم دیگه نمیخام اومدم خداحافظی کنم گفت چرا اینقدر میخای تکلیفت فقط مشخص بشه گفتم چون احساساتم واسم مهمه و گفت اینجوری نمیشه پشت تلفن فردا که سیزدهمه پس فردا میتونیم رو در رو صحبت کنیم من گفتم اگه حرفات همیناس چه نیازیه که رو در رو صحبت کنیم گفت نه بهتره و بهتر پیش میره و خدافظی کردیم .
من میخام پیش تراپیست برم بابت شکاک بودنم و واقعا این مرد و دوست دارم تو این شرایط زندگیم ،نظرتون و دوست دارم بدونم❤️