اشکم دراومد چندروزه بادوستاش رفته تفریح هرچی پیام دادم جواب نداد نهایت زنگموجواب داد گفتمامشب نمیای گفت فردا میام گفتم نمیشه الانبیای گفت نه وقطع کرد
خیلی دلمگرفت خیلییی میدونم دوستم نداره ها میدونم بهمبی محلی زیاد میکنه میدونممممم همه روهمیشه به من ترجیح میده میدونم توزندگیش فقط نقش برده جنسیش و دارم همه وهمه رومیدونم ولی خرمنمیفهمم دلم تنگمیشه براش
بخداذمیخوام اینجوری نباشما ولی نمیتونم دلم ضعف میره برا ی عزیزم گفتنش با یه بوس تمومغمم میره
چرااینطوریم چرا باید دچار عشق یه طرفه میشدم خیلی زیاد ادعای عاشقی داره ولی رفتار ادما عشق ونشون میده دیگه
خیلی دلمگرفته کلمه به کلمشوبااشکدارممینویسم کاش جونمبگیره خداارومبشم هممن هم اون راحت بشه ازم