سلام من ۱۹ سالمه نامزدم ۲۹ سالشه ،۳ ساله نامزدیم امسال عروسیمون میشه ،عقد هسیم ی ۵ ماهی میشه،میخاستم درباره درگیری فکرم بگم ک این روزا حالم و گرفته و ناراحتم و اینکه کمکم کنید ک چ کار کنم
خیلی اوضاع روحیم بده تحصیل هم فقط دیپلم دارم و اینکه هیچ کاری نمیکنم کلا خونه هستم
نامزدم پسر خیلی خوبی هست و دوستم داره و روش اشنا شدنمون سنتی بود اما اولین نفری بود ک خوشم اومد اونم اولین خواستگاری بوده ک میرفته ،و همو خیلی دوست داریم و واسم هر کاری میکنع و واقعا عاشقمه و با معرفت و با خانواده اصالت دار و مهربون همه چی تمومه از اخلاق و ... کارش هم تازه راه انداختن و اینده خیلی خوبی داره ،مشکلم اینه خونه نداره و فعلا واس مدتی درامدش خیلی کمه ولی نمیزاره ب من سخت بگزره ،و ماشین نداشت با ماشین باباش سوار میشدیم امسال دیگع پراید خرید ،نگران خونه هستم ک نداریم و من همش نگرانم یعنی چی میشه اون میگه نگران نباش مطمعن باش درست میشه اما من نمیتونم و گاهی شبا خیلی گریه کردم ،عروسی هم باباش میگیره واسمون و طبقه بالای باباش اینا هست اما الان دو تا داداش هاش ک قبلا ازدواج کردن با هم دارن طبقه بالا زندگی میکنن و قرار بوده برن و ما بریم اما الان میگن ما نمیریم نمدونم چی بشه دیگ برن یا ن ،اما من از اول گفتم خونه مستقل و جدا و اونا هم قبول کردن
کسی هس با شرایط شبیه من😪بگید تنها نیستم چ کار کنم خیلی زهنم درگیره و از زندگی لذت نمیبرم و باعث شده با نامزدم دعوام بشع ولی اون صبوره و ارومم میکنه اما من خیلی ناراحتم و میدونم خودم از اول قبول کردم شدایطش اما در اینده درست میشه چون شغلش درامد خوب میشه در اینده یعنی چن ماه دیگه ،تا الان همه سختی ها تحمل کردم ،اما دیگ کم اوردم 😔