کیا رابطه خوبی باهمسرشون ندارن؟

آفرین

مرسی عزیزم برات دعا میکنم زندگیت رو به راه شه

من الان عقدم مجبورم خونه مادرشوهرم برم و هر بار دعوا با شوهرم میکنم 

اون خیلی مرد خوبیه بخاطر من دو سع بار با مادرش بحث کرده ولی فایده نداره 

نه اصلا 

مادر بزرگ من یکی از دختراش طلاق گرفته زندگی سختی داره مام میشیم یه آوار دیگه 

مامان من  به خاطر بابام از ارث محرم شده همیشه تحقیر میشه از طرف خانوادش که اشتباه کردی حتی داییم یه بار وقتی سه سالم بود اومد گفت بیا بریم طلاقت میگیرم بعدن یه زندگی خوب ولی مامانم اون موقع بابام رو دوس داشت نرف ولی نمی‌دونست بابا اصن نمیخوادش

ن نجاتم میده نه صبر 

اوف انقدر حالم بده انقدر بده ک حد نداره

سنگین و جدی باش با خانواده شوهر تو عقد 

ولی بعد عروسی سلیطه باش 

تا میتونی با شوهرت خوب باش و با سیاست تا بفهمه تو خوبی و اگر سعی کردن خانوادش پرش کنن بگه شما اشتباه میکنید 

حتما اینجوری پیش برو وگرنه بعدا پشیمون میشی عین من ک خوبی کردم و الان سوارم هستن

برای جدا شدن باید یه خانواده پایه داشته باشی که جلوی آزادیتو نگیرن اونم که من ندارم یه بدبخت تنهاام

خدا مهربون عزیزم هیچ وق بنده هاشو رها نمیکنه،، انشالا یه دری برات باز میکنه 

مامانم به خاطر همین رفته سر کار دیگه قربونت برم ریختش رو نبینه

سنگینم خیلی 

کم حرفم هستم 

ولی توی این ۸ ماهی ک عقدم خیلی رو مخ شوهرم بودم

مادرشم از قصد داره یه کار میکنه اذیت شم 

خیلی دلم میخواد سیاست داشته باشم با شوهرم ولی بلد نیستم

اینم بگم دلم خیلی نازکه 

من بخدا دیشب  داشت حالم از صدای نفساش بهم‌میخورد پاشدم ب بهونه سخری و‌نماز فرار‌کردم‌از روتخت 😖😖

البته من خودم بدم باید یمدت حرف نزنم سکوت باشم از دربیاد میره توگوشیش بعد میره میخوابه بیدار میشه میره سرکار شبم دقیقا همین روال من این وسطا هی حوصلم سرمیره حرف میزنم 

ببین همه رابطه ها اینجوره ازخودگذشتگی نباشه اینجور میشه دیگ.باید یکی کوتا بیاد 

بر اساس شرایط و موقعیتت باید بدونی چ رفتاری داشته باشی 

همیشه حس ادم ب ادم میگه ک ممکنه چ اتفاقی بیوفته شما توی خلوت خودت ی راهکار یا ی جواب قاطع و سنگین برای اون اتفاق تو ذهنت قلبت جستجو کن و بزارش دم دستت و ورد زبونت تا کم نیاری