دوستان من امشب نمیخاستم برم خونه برادر شوهرم عید دیدنی به شوهرم گفتم باشه فردلشب بریم آخه صبح یه بحثی با هم داشتیم منم روزه رو بهانه کردم گفتم حالم خوب نیست باشه فردا میریم اونم چون با برادرش هماهنگ کرده بود که میاد انقد کتکم زد به زور بردم بخدا سرم بشدت درد میکنه نقطه ضعفم رو نیدونه جون مامانم نریضا دوست ندارم ناراحتش کنم بابامم فوت کرده خیلی بد کتکم زد ...
الان اومدم خونه مادرم بچه مم آوردم ولی چیزی نگفتم بهشون فرداشبم تونه اون یکی داداشش دعوتیم بتظرتون چکار کنم نمیخام برم