2777
2789

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

لایک

مادری هستم ازتبارلرستان😍خداوندلایقم دونست بهم یه همسرمهربون دوتافرشته پاک داد❤️توی خونمون هوا خوبه چون تو هوامونوداری#الله🙏کاربری قبلیم الکی الکی تعلیق شد هرکاری هم کردم باز نشد😭😭😭خیلی بی رحمیه من هیچ کاری بحثی حرفی نزده بودم.

منم رفتم تو فاز قهر یه روز مونده به عید حاضر شد با تندی بهم گفت اماده شو بریم خرید منم گفتم نمیام سال که تحویل شد اومد باهام دست بده روبوسی کنه مثلا سال نو رو تبریک بگه و آشتی کنه منم پسرم رو صدا کردم رفتم سمت پسرم نذاشتم بیاد سال که تحویل شد نرفتم خونه مامانش عید دیدنی با وجود اینکه دعوت شده بودم اینم بگم مادرشوهر پیش برادر شوهرم زندگی میکنه خلاصه چون که قهر بودم خونه هیچ کس (منظورم بزرگای فامیلشون هست)نرفتم حتی مادرشوهر و برادرشوهر کوچیکمم که دعوت کردن من نرفتم چون من نرفتم وخودش تنها با پسرم رفت و همه خواهر برادرا جمع بودن همه فهمیدن که دعوامون شده خیلی با شوهرم دعواکرده بودن همشون مادرشوهرو خواهرشوهر برادرشوهر جاری همه باهاش دعوا کرده بودن سوم عید مادرشوهر و برادرشوهرام اومدن شام خونمون و مارو اشتی دادن من بخاطر روی برادرشوهرم اینا دست انداختیم دور گردن هم هم دیگه رو بوس کردیم ولی من اصلا دلم باز نمیشد نمیدونم چرا نمیتونستم ببخشمش با اینکه قبلا دعواهای بدتر از این کرده بودیم و بخشیدمش ولی من جلوی اونا ضایعش کردم و بهش محل ندادم شبم جدا خوابیدم اینجوری شد که اونا رفتن ما همچنان قهر موندیم تا دیشب،چون تازه جابجا شدم قرار بود میز تی وی بخریم اونم برای قبل ازعید، چون قهر کردم،اونم نخرید. تا اینکه دیشب گفت با اشنای میز و سرویس خواب فروشش حرف زده بریم مغازش بخریم،تو راه برگشت خودش سرحرفوباز کرد منم تو راه اون هر چی گفت جوابشو دادم اخر دوباره دوتا سیلی زد بهم تو ماشین وچند تا فحش داد ولی بلافاصله دیگه خونه نیومد رفت سمت پارک و اومد منو پیاده کرد تو پارکم بهم گفت ببخشید اعصابم خورد شد کنترلم رو از دست دادم من چندین بار اومدم با زبون بی زبونی عذرخواهی کنم خودت نذاشتی حتی خانواده ام هم اومدن برای پا درمیونی تو کوتاه نمیای از اول عید زندگیمو جهنم کردی و این حرفا الانم غلط کردم بالاتر از غلط کردم هست؟منم تو پارک فقط گریه میکردم چون خیلی اعصابم داغون بود،میدونه من بستنی خیلی دوس دارم برگشتنی هم به زور مارو برد بهترین بستنی فروشی شهر برامون بستی خرید هی میگفت تو چی دوس داری و اینا ولی من همچنان سرسنگگین ناگفته نماند من وقتی قهر میکنم جدا میخوابم دیشب بستنی رو نخوردم اوردم گذاشتم تو یخچال بعدم رو کاناپه خوابیدم اونم حرفی نزد رفت رو اونیکی کاناپه خوابید الان به نظرتون دیگه اشتی کنم؟چجوری بدون اینکه غرورم خورد کنم ببخشمش و ازش قول بگیرم برای یه سری چیزا؟😔😔😔

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   8080aylinamm  |  7 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  6 ساعت پیش