سلام بچه ها.دوتا از خواهرشوهر بزرگام برای دیدن نوزادم که تازه بدنیا اومده بود نه اومدن نه زنگ زدن الان بچم شش ماهشه.شوهرم یکی دوبار که به مادرش گفته بود مادرش میگفت درگیرن نتونستن.حالا از اول عید مادرشوهرم مدام اصرار میکنه چرا نمیرین خونه خواهر شوهر بزرگا عید شده زشته اگه نرین ما هم محل نمیدیم و به شوهرمم گفتم امسال عید من نه خودم میرم نه بچم.دیشبم رفتیم خونه خواهرشوهر سومیم ،خواهرشوهر بزرگمم اونجا بود انقد تو قیافه بود که چرا برای عید خونش نرفتم بعد پاشد عیدی بده به بچم من نگرفتم شوهرم ازش گرفت.شما باشین چکار میکنین؟
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
یاده خودم افتادم . خواهر شوهر بزرگم خیلی خوبه ولی دو تای دیگه دوس دارن سر به تن من نباشه . تو فکر کن دو ماه پیش این دو تا پریدن به من و دعوا راه انداختن همه هم حف رو به من دادن حتی پدرشوهر مادرشوهرم بعد ی معذرت خواهی خشک و خالی نکردن ولی برای مهمونی عید شوهرم زنگ زد دعوتشون کرد گفتن ما نیستیم ولی خدا روشکر. دیگه رابطمون قطع شد باهاشون