سلام دوستای گلم من 5 ساله ازدواج کردم تو این 5 سال هرجا میخوایم بریم خواهر شوهرمم با ماشین ما میاد چون ماشین ندارن دیگه خسته شدم تا الان تحمل کردم هیچی نگفتم گفتم عیب نداره ولی دیگه نمیتونم دو تا پسر داره یکی 16 ساله یکی 12 ساله با خودشو شوهرش میشن 4 نفر واقعا اذیتم خودشونم اصلا درک نمیکنن ما اذیتیم به شوهرم میگم یه کاری کن من دیگه خسته شدم همش دعوامون میشه سر این موضوع اینم بگم خواهرشوهرم وضع مالیش بد نیست ولی ماشین نمیخرن شوهرش میگه من از رانندگی میترسم به نظرتون چکار کنم از دستشون راحت شم؟
جیم بزنین بهشون نگین
خوب خواهرشوهرت رانندگی یادبگیره ماشین بخرن
این خانواده شوهر همش درد سرن
مهمونی میریم عروسی میریم گردش خانوادگی میریم مسافرت میریم هر جا میریم همیشه تو ماشین ما هستن
میتونی غیرمستقیم بهش بفهمونی . مثلا بگی دوستم یه خواهرشوهر داره اینجوریه
وایییییییی
اینم یه جورشه!! خوب اول بگم باردار شدی بگو نمیتونم و باید عقب دراز بکشم! بعد هم بچه دار شدی بگو بچه رو توی ماشین بغل نمیکنم باید روی کریر باشه دیگه جاشون نمیشه!
خواهرشوهرمم میگه من رانندگی یاد نمیگیرم
چقدر هم بده اینجوری
ای بابا ماشین چه دردسریه همه سرش مشکل دارن 
هستی تنها بدبختی شوهرمم روش نمیشه یه جا میره خواهرشو نبره از بس برده و اورده عادتش شده
شوهرتم خسته شده از این وضع یا خودت نظرت اینه فقط؟
مشکل چیز دیگه ایه راحت طلبن 
ماشینتابفروشین
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
29 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز