نزدیک خانواده شوهر زندگی میکنم مامانم مدام میاد خونم دخالت میکنه تو روابط من و جاریامو مادرشوهرمو حتی همسایه هام
دیوونم کرده
همش پشت در کوچمون وایمیسه
دوتا در کوچه داریم از درحیاط میره از درساختمان وارد میشه خبر میاره ک مادرشوهرت ی ماشین دم درشونه گویا مهمون دارن
یا جاریت داشت تو کوچه با کسی حرف میزد
میترسم با این کارا و رفتاراش بدبختم کنه
همونطور ک خواهر مو بیچاره کرد
راه حلی دارید؟
هرروز عصرا میاد خونم و دوسه ساعت میشینه و این رفتارا رو میکنه و مدام غیبت...
تواین شهر غریبه کسیو نداره
نمیتونم بگم نکن این کارا و من خوشم نمیاد فوری قهر میکنه زنگ میزنه بابام بیاد ببرش
راه حلی دارید بدون ناراحتی جمعش کنم این مسئله رو؟؟؟؟