چرا بابا دو سه باری قهر کردم
چون اوایل من جیغ جیغ میکردم داد میزدم همه حرفای دلمو میگفتم
اخرین بار دقیقااااا یکسال از هم دور بودیم ولی من نمیخواستم طلاق بگیرم اقدام نمیکردم
اونم همینطور
بعد از یکسال جدایی اطرافیان رو فرستاد اومدن جلو
منم بعد یک هفته ناز کردن که عمرا برگردم اومدم
اومدم دیدم توی این یکسال به هیچی دست نزده روی همه چی یک وجب خاک بود
دیدم این یکسال حتی این دلشو نداشته بیاد خونه
نشستیم با هم حرف زدن بدون تعارف همه خواسته هامونو ریختیم وسط تازه فهمیدیم باید با هم چجوری رفتار کنیم
بعدم هر کی یادش میرفت طرف مقابلش رفیقشه و شریک زندگیش یاد اوردی میکردیم تا همین الان
خیلی اوضاع بهتر شد خداروشکر
برای همینه من توی بیشتر دعواهای زنوشوهری اینجا میگم توروخدا حرف بزنین با هم و محبت کنین
چون خودم وحشتناک ترین دعواهارو داشتم که هنوز یادم میاد بغض میکنم ولی زندگی الانمو با دنیا عوض نمیکنم