2777
2789
عنوان

شوهرم توی اتوبان منو از ماشین پرت کرد بیرون و من هنوز به کسی نگفتم

| مشاهده متن کامل بحث + 68601 بازدید | 336 پست

منم بقیه خریداری کردم و راه افتادیم. توی راه شام خوردیم بچه م تشنه ش بود، من برگشتم از صندلی عقب آب بردارم یهو دیدم صدای جیغ بچه بلند شد.نگو شوهرم میخواسته شیشه ماشینو بده بالا ،دست بچه لای شیشه مونده،حالا شوهرم عصبانی شده محکم یکی زد توی صورت بچه.من داد زدم گفتم چیکار میکنی؟دستش درد گرفته چرا میزنیش، یهو یکی هم زد توی گوش من

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

فامیل ماهم زنشو وسط خیابون ول کرده بود ادم باید خیلی بی رگ  و حیوون باشه خونوادشو این جوری تحقیر کنه 

ریختشو میبینم حالم ازش بهم میخوره 

اگه خوندی یه صلوات برای سلامتی کسی که همه جونمه بفرست💔💔الهی که خدا با عزیزات امتحانت نکنه💔

مامان  منم یه بار روی موتور نشسته بوده و با بابام بحث شون میشه .بابام یه جوری روانی میشه که مامانم را رو دست انداز میبره و مامانم میوفته از موتور و با سر میخوره رو آسفالت .

دیگه خدا رحمش کرده .

از بچگی برام درس عبرت شد که موقع رانندگی اقایون یا موقع عصبانیت شون و یا وقتی بیرون از خونه هستیم،من مدیریت بحران کنم و سکوت کنم تا برسیم خونه و ارامش بگیریم و بعد حرف بزنیم

دانی از زندگی چه میخواهم ....من تو باشم، تو، پای تا سر تو...زندگی گر هزار باره بود...بار دیگر تو، بار دیگر تو...

شوهرتون از یه جا دیگه عصبی بوده سرشما خالی کرده 

این مردا که از عقلشون استفاده نمیکنن 

فقط دل میشکنن دم عیدی

 سوالی درباره فیلم و سریال داشتین بپرسین لطفا اگه سنت کمه و هنوز به بلوغ فکری نرسیدی من و ریپلای نکن چون اگه کسی بخواد قانعتون کنه به نفهمی خودتون ادامه میدین اگرم دیدی جوابتو ندادم یعنی نخواستم به یه تپه کود لگد بزنم                        اندازه یه دونه قاشق چای خوری حس ششم دارم ولی برای سرگرمیه جدی نگیرید 😬😁
منم بقیه خریداری کردم و راه افتادیم. توی راه شام خوردیم بچه م تشنه ش بود، من برگشتم از صندلی عقب آب ...


دستش بشکنه بچه سه ساله رو نزنه 

آرزو کـن. . . . گـوش های خــدا پــر از آرزوست. . . . و دســت هایش پــر از مـعجـــزه. . . . شایـد بـزرگتـــرین آرزوی تـو... «کـوچـکتـرین معجـــزه ی خــدا» باشـد . . . بعد از کلی سختی خدای مهربونم معجزه اشو گذاشت تو دلم ، برا سلامتیش دعا کنید مهربونا💞 خدای مهربونم دامن همه ی منتظرها رو سبز کن ، الهی آمین 💞
منم بقیه خریداری کردم و راه افتادیم. توی راه شام خوردیم بچه م تشنه ش بود، من برگشتم از صندلی عقب آب ...

اااخخ خو همونجا شوهرتووو جررر میدادیییی.ایییخدااا.لابد تو هم همینجوری نگاش کردی؟؟!.قفل فرمونو ورمیداشتی ا فرق سرش نصفش میکردی.

منم عصبانی شدم ک منم بهش سیلی زدم. بچه ها اینکارو کردم چون چندباری قبلا من کتک زده بود. البته یکی دوباری.برام قابل درک نبود.نمیتونستم انگار کوتاه بیام. شوهرم آدم خوبیه،یمقدار عصبیه، فک میکنم بخاطر بحثش با اون دخترا بود ک اینجوری واکنش نشون داد

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792