مامان منم یه بار روی موتور نشسته بوده و با بابام بحث شون میشه .بابام یه جوری روانی میشه که مامانم را رو دست انداز میبره و مامانم میوفته از موتور و با سر میخوره رو آسفالت .
دیگه خدا رحمش کرده .
از بچگی برام درس عبرت شد که موقع رانندگی اقایون یا موقع عصبانیت شون و یا وقتی بیرون از خونه هستیم،من مدیریت بحران کنم و سکوت کنم تا برسیم خونه و ارامش بگیریم و بعد حرف بزنیم