دوستان اینی که میگم از بچگی باهام بوده با مثال شروع میکنم مثلا لباس میندازم رو بند دوتا گیره کنار همن یکیشو ک برمیدارم حس میکنم اون یکی ناراحت شد و حتما اونم برمیدارم ب کار میگیرم چندبار سعی کردم بی اعتنا باشم نشد کامل خس میکنم دلشو شکستم و فرق گذاشتم! یا کارم تموم میشه میبینم یدونه گیره جپا از بقیه موندع ور میدارم میذارم کنار بقیه. الان مثلا ماکارونی ابکش کردم و سریع اوردم سمت گاز یدونهههه ماکارونی افتاد اومدم ولش کنم خس کردم ناراحت شد رفتم اوردمش خواستم بخورمش تا پای گاز نرم باز حس کردم ناراحت میشه ک مثل بقیه نرفته تو قابلمه😐 بردم انداختم تو قابلمه.. بخدا شوخی نمیکنم همیشه همیشه همین بودم از وقتی که یادم میاد سعی میکنم بی اعتنا باشم نمیتونم
الانم سه تا گربه دارم دقیفا به یک میزان بهشون غذا میدم کاری با هیکلاشون ندارم😐
اسمش چیه
برم روانپزشک بگم چی دارم؟