بخاطر مشکل جسمیم و عوارض دارویی خیلی از کارامو نمیتونم انجام بدم... تقدیبا یسال و نیم میشه.... داروها خیلی بدنمو بی قوت کرده و زودتر ناراحت میشم... شوهرم سر بعضی مسائل میریزه منو بهم.. مثلا امشب غذامون گوشتی بود تا خوردیم گف تا اخر ماه رمضون بمونه... منم چون بخاطر مریضیم و سردشدن بدنم هرچیزی رو نمیتونم بخورم اشکم دراومد. گفتم خب یوقت دیگ میگفتی... گف تو زودرنجی ... 😭😭😭کلا هر مدلی حرف میزنع و میگی تو اینطوری هستی.. بهش گفتم ایشالا زود از دستم بدی و تشکیل زندگی بدی و بفهمی شرایطو... ابشالا یکی مث خودت باهات ایتکارو کنه