یادمه از 9 سالگی به بعد بابام بهم عیدی نداد جلوی من به بقیه میداد و کلی بوسشون می‌کرد ولی منو نه یادمه با اونا بازی می‌کرد ولی اون بازیا و هیچوقت با من نکرد چون اصلا باهام بازی نمی‌کرد بابام خیلی آدم خوبیه ولی گاهی وقتا منو فراموش می‌کرد یادمه همیشه بغض توی گلوم بود جلوی همه بهم میگفت احمق و حیوون ولی من فقط یه بچه بودم حتی بعد از مدتی دیگه از پول تو جیبی خبری نشد چون به بچه های زن اول سابقش میداد درسته اونا هم هستن ولی فرق بزرگی بین من و اونا بود بابام مقصر نیست بهش فحش ندید ولی واقعا قلبم می شکست😔
با این حال میبینم بازم باباتو خیلی دوسش داری:(
شما از همسر ودومش هستین؟
بچه های زن اولش همه بزرگن و همسر دارن ولی من یه بچه بودم که نیاز داشتم به حمایت دوست داشتم یه بار دست بابام بگیرم برم شهربازی یا قبل خواب بوسم کنه😔
اگر انقدر برای زن اولش و بچه هاشو ارزش قائل بود چرا زن دوم گرفت؟
ببخشید مادرت میخواست زن دوم نشه
دوم شدن همینه یقه مادر پدرتو بگیر
وظیفه ش بوده برای اولیا !!!!
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
