الان شما ميشي عمه ى اونا و نميخواى باهاتون بيان درسته؟
حالا چه اشكالى داره دو تا جوون كه ماشين ندارن با شما بيان ، مگه چقدر راهه كه جاتون تنگ ميشه تازه غريبه كه نيستن
نه نگفتم نیان که
گفتم اول باید می پرسید ما می تونیم بیاییم باهاتون ؟ شرایطتون چجوریه؟
انقدر وسایل جمع کرده بودیم که ببریم ، وقتی قرار شد اونا هم بیان به مامان گفتم نصف وسایل رو نبریم که اونا هم جا شن ، هم خودشون هم وسایلشون.
امروز مامانم رفته تلوزیون گرفته ، گفتم جا نداریم کجا قراره جا بدیم؟
از دست کارای تو حرص بخورم یا بچه هات؟
خب کاش به برادرزاده میگفتین که وسایل زیادی قراره ببرین
اونا نمیدونن شمال خونه دارین؟!
حتما بابات خیلی نازش رو کشیده 😄😄دیگه عادت کرده
چرا می دونن
والا مامانم چند بار قبلا گفته بود یه وقتایی اگر ماشین دستتون بود شمال می رفتید بیایید منم ببرید به خونم سربزنم
اصلا تو این مدت می رفتن و می اومدن به روشون نمی اوردن که مامان دوست داری تو هم با ما بیا
مامانم هم خدایی شاکی نبودا می گفت جوون هستن حتما می خوان تو ماشین راحت باشن
الان که خودشون ماشین ندارن قراره با ما بیان که بازم موردی نداره
گفتم وسایلو سری بعد می برم اما مامانم واقعا فکر هیچیو نمی کنه رفته شب عیدی تلوزیون گرفته
خب تو که می دونی جا نداریم چرا رفتی گرفتی؟
حالا مادرتون تلویزیون گرفته همون رو با مهربونیت و لحن خوب بگو مامان جان حالا که اونا میخوام بیان دیگه جا نداریم این همه وسیله ببریم تلویزیون رو بذار باشه بعد عید می بریم . لحن گفتنت خوب نیست عزیزم مادرت دلش شکسته بهتره بری ازش معذرت خواهی کنی و از دلش در بیاری .
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
4 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
