سلام بچه ها، این اولین باره دارم تاپیک میزنم از نوجوونی خواننده خاموش بودم. داستانمو میگم نظراتونو بگین.
من و شوهرم باهم دوست بودیم من عاشقش شدم اسرار کردم باهم ازدواج کنیم قبول نمیکرد. الان چهار ساله مزدوجیم. این شوهر من نه کار درست حسابی میکنه نه درس میخونه نه ورزش میکنه :( هیچ پیشرفتی نداشته. مثل بچه های ۱۸/۱۹ ساله رفتار میکنه. وضع مالیمون بد نیست خداروشکر چون خودم کار میکنم و خانواده ها کمک میکنن. ولی خسته شدم من دارم درس میخونم همزمان کار میکنم، زبان میخونم که برای دکتری اماده بشم. هرچقدر که براش هزینه کردم انگیزه دادم هیچ اثری نداشته و هیچ قدمی برای پیشرفت برنداشته. منو مسافرت با پول خودش نبرده و چیزی زیاد برام نخریده. حالا موندم اقدام کنم برای طلاق یا قراره ادم بشه. لعنتی ادم رمانتیکی هم نیست دلم واسش بسوزه پاش بمونم :/ کسی تجربه ای داره؟
