خانوما لطفا خواهرانه مشکل منو بخونین و راهنماییم کنین...
من 23 سالمه و دانشجوام و یکی دو ماهه نامزدم کردم .سه تا خواهریم،خواهرام ازدواج کردن و من بچه اخرم،مشکلی که دارم اینه دلم نمیاد پدر مادرم تنها بذارم چندین وقته این فکر تو سرم افتاده ازدواج کنم برم پدر مادرم تنها میمونن به سرم افتاده نامزدی به هم بزنم و قید ازدواج بزنم و پیش پدر مادرم بمونم برای همیشه؟
برا بحث نیومدیم،انشاالله برای رضای خدا.جواب ابلهان خاموشی. من آنچه شرط بلاغست با تو میگویم تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال. در هر حالی خدا رو فراموش نکنیم ، برای خوشنودی خدای مهربون کار کنیم ، نه برا دل خودمون و نه برای دل دیگران. که این است آخر عرفان .
کاملا اشتباه میکنی عزیزم قراره ازدواج کنی قرار نیس که ولشون کنی میتونی بهشون سر بزنی اول زندگی که زیاد مشغله بچه و اینا نداری بیا براشون غذا بپز سر بزن ببر بیرون کار درست اینه
گفته بودی بلدی حال مرا خوب کنی ....حال ما خوب خراب است به آن دست نزن 🤍
شما که انقدر بالغ نیستی هنوز اون پسر رو دلزده میکنی از زندگی.اون یا هرکس دیگه ای به امید زندگی مشترک هواخواه شما شده درست نیست اولویت فرد دیگه ای باشه حتی پدرو مادرت.برو پیش روانشناس و درمان کن خودت رو