سه روز بود مریض بود خواهرمم برده بودش پیش متخصص کودکان، اونم گفته بود آنفولانزا داره ویروسیه، این داروهارو بهش بده
فردا صبحش از گوشاش عفونت امده بود پایین، برده بود اورژانس، دکترم سر خواهرم داد کشیده بود چرا آوردیش چرا اینهمه حساسی.
خواهرمم التماسش کرده بود گفته بود سه روزه هیچی نخورده، دکترم فقط گوشش و معاینه کرده بود گفته بود هیچیش نیست ببرش خونه این همه هم حساس نباشه
شب ساعت یک گفته بود مامان تشنه مه آب بده بهم خواهرمم آب داده بود بهش
بعد گفته بود خیلی خواب میاد رو پاهای تو میخوام بخوابم اونم خوابش برده بود چند لحظه نگذشته بود خواهرم دیده بود زیر لبش کبود شده
داد کشیده بود باباش همین که بغلش کرده بود تو بغل باباش مرد😭😭😭😭
بمیرم من بمیرم من