دلم برا کسی ک در حد جنون عاشقشم تنگ شده بهونه گیری مسکنم...شوهرم اصلا خوب نیس از همه چی محدودم میکنه حتی یه گیتار ساده رو که میزدم ازم گرفت..دلم زندگی قبل این دو ماهی ک عقد کردم رو میخواد هیچ اختیاری ندارم از خودم الان رسما شدم برده داغونم داغون
به نظر من اگه طرف مقابلتو واقعا دوست داشته باشی هیچ چیز عادی نمیشه...من دو ماهه عقد کزدم همه چیز برا ...
من به کسی که دوسش داشتم نرسیدم...همیشه از این میترسم که نکنه ازدواج کنم و باز هم غمگین باشم..نکنه همه چی عادی بشه...خب اگه دوسش نداری تا عقدی میتونی جدا بشی..البته جدا شدن راهکار خوبی نیست میتونی باهاش صحبت کنی بگی چیا خوشحالت میکنه چه اخلاقایی رو نمیپسندی ازش شاید بهتر شد و علاقه ات نسبت بهش بیشتر شد
اره اتفاقا داشتم میخوندم کامنت شما رو .گفتم چقد شبیه هم نوشتیم.☺️
اخه واقعا حرف حقه خودم با یکی بودم ده سال تموم هیچ چیز برام تکراری نشد تو اون ده سال همه چی تازگی داشت هر روزش ک میگذشت بیشتر عاشقش میشدم ولی الان دو ماهه عقد کردم همه چی برام عادیه از روز اول هیچ ذوق و شوقز نداشتم
دلم برا کسی ک در حد جنون عاشقشم تنگ شده بهونه گیری مسکنم...شوهرم اصلا خوب نیس از همه چی محدودم میکنه ...
عزیزمممم.چرا بهم نرسیدین؟
هنوز سردوماه نشده گیر میده و محدود میکنه؟
باش حرف بزن از الان اجازه نده اسیرت کنه.
البته با زبون خوش
✨من کورش هخامنشی فرمان دارم که بر مردمان ملال نرود که ملال مردمان ملال من است و شادمانی مردمان شادمانی من.بگذارید هر کس به ایین خویش باشد.زنان را گرامی بدارید.فرودستان را در یابیدو هر کس به تکلم قبیله خویش سخن گوید.گسستن زنجیرها ارزوی من است.ما شب و شقاوت را خواهیم زدود و زندگی را ستایش خواهیم کرد.تا هست سرزمین من اسمانی باد.✨