واقعا همیشه در حال فرار از مامانم بودم.
هیچ وقت ول نمی‌کرد. همیشه آنقدر میدویدم..
ولی در آخر بازم کتک میزد
تا سن 20 سالگی کتک خوردم
بعدش دیگه ازدواج کردم رفتم
اما
الان که یه بچه دارم..
همیشه مواظبم که مث مامانم نباشم
حتی حتی یه داد نمیذاره سر بچم بزنم
دخترمم به شدت بی ادب و بی تربیت میشه
جلو مامانم..
امروز مامانم با یه حالتی گفت
عههههههه داد نزن سرش.. بچه است
ولی من تو این سن به شدت کتک میزد،
دروغ نگم دلم گرفت
فرشته تویی؟
نوه عزیزه
منم همینم ولی اصلا دلم نمیگیره
پس فردا خودمونم نوه دار که میشیم همینیم
خب بهش میگفتی من اون موقع بچه نبودم
مامانا رفته رفته دلشون نرم میشه
مامان من ک بخاطر پسرم منو نفرین میکنه
پاش بیفته کتکم میزنه و میگه بچه تو خیلی بیشتر از تو دوس دارم
به دل نگیر نوه عزیزه
حالا بهشم بگی از بیخ انکار میکنه و وانمود میکنه توهم داری و همچین کارایی رو اصلا نکرده دیدم که میگم
خدا همچین مادرایی نصیب کسی نکنه
نزار رو دلت بمونه بگو قبلا این جور کردی سن ک میره بالا پشیمون میشن مادربزرگ خودم همبنجور بوده
حق داری... کتک زدن بچه خیلی بد هست.. تا همیشه تو ذهن آدم میمونه و باعث خیلی چیزا میشه نداشتن اعتماد به نفس منزوی شدن پرخاشگر شدن .. متاسفم که همچین تجربه تلخی داشتی
حتما پشیمونه میخواد مثل خودش نشی
این قسمت مادری ک ب فرزند خود حسادت می‌کند
قضیه مغز بادوم و این حرفا
خوب الان چون مسئولیت اون بچه با مادرت نیست واسه همین دورادور میگه اینکارو نکن؛ دقیقا شبیه مامان من گاهی بهش میگم میگه من نمیفهمیدم دعواتون میکردم تو اینکارو نکن.
