2777
2789
عنوان

یکم بخندیم

101 بازدید | 4 پست

بیاین یکم از سوتی هامون بگیم بخندیم دنیا دوروزه 

اول خودم شروع میکنم 

پارسال کلاس زبان میرفتم تو تابستون اوج گرما دختر خاله ام هم گفت باهام میاد برا اولین بار چادر نپوشیدم 

کلاس زبان من تو بازار هس

یه باشگاه مردونه اونجا بود که یه مرد اومده بود بیرون تو اوج گرما جوراب کلفت پوشیده بود بعد اورده بود پایین که خالکوبیش مشخص باشه 

منم نتونستم خندمو نگه دارم ریز ریز میخندیدم جلو تر که رفتیم دیدم صدا خنده اونا هم میاد 

خلاصه زبان که رفتم برگشتنی تو راه هم یه دور زدیم 

برگشتم که خونه مامان با یه قیافه نگاه میکرد بعد گفت آیناز چرا شلوار برعکسه 😥

گر خدا داری ز غم آزاد شو،..از خیال بیش و کم آزاد شو

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

امسال چند ماه از مدرسه اجازه گرفتم رفتم اونجا دهاتمون درس بخونم 

با خودم قورباغه بردم مدرسه که درسو تعطیل کنند😂 از شانس بد کلاسو عوض کردن 

گر خدا داری ز غم آزاد شو،..از خیال بیش و کم آزاد شو

وای حالا اینو گفتی منم میرم‌بیرون وقتی رد میشم آقایون میخندن . هی میگم خدایا زشتم لباسام بده چمه 😑😑

زندگی به حماقت سابق ادامه دارد .نه امیدی است نه آرزویی و نه آینده و گذشته ای .چهار ستون بدن را به کثیف ترین  طرزی میچرخانیم و شبها به وسیله دود و دم و الکل به خاکش می سپریم و با نهایت  تعجب میبینیم که باز فردا سر از قبر بیرون آورده ایم . مسخره بازی ادامه دارد .
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز