2777
2789

از اول بگم بابا یه خصلتی داره کاراشو دقیقه نود میگه از اول قرار نبود حنابندون بگیره به بابامم گفتم ک من لباس آماده نکردم دقیقه نود نگی حنابندون داریم و اینکه یکی از فامیلامون فوت کرده بود قرار نبود فعلا عروسیو بگیریم ولی یدفه اومد گف هفتع دیگه عروسیه تالارم گرفتم😔 

بچه ها من خیییلی رو لباسو تیپ و اینا حساسم یه عادتی دارم واسه یه عروسی از یه ماه جلوتر مدلو اینا انتخاب میکنم بعد یهو اومد گف هفته دیگه عروسیه و من پارچه هامو دادم خیاطو همون روز عروسی لباسامو از خیاط آوردمو دیدم ترررر زده ب لباسام😔😔😔😔😔😔

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

الان مدل لباسارو ک میبینم چقدر حرص میخورم حرصم میگیره سلیقم خوبه میتونستم عالیی باشم واسه عروسی داداشم ولی معمولی رو ب پایین بودم همه میگن خوب بودی ولی خودم یه چیزای خیلی بهتری تو ذهنم داشتم آرزوهااا داشتم واسه داداشم😔😔😔😔😔😔😔

بهش فکر نکن دیگه انشالله خوشبخت بشن

از اونی که روزی ده بار می‌گفت دورت بگردم چخبر؟! هنوز داره میگرده یا تو اولین خروجی پیچید به بازی؟!:) گاهی اوقات حسرتِ تکرار یک لحظه،دیوانه‌ کننده‌ترین حس دنیاست🥲
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792