اوایل لج میکردم تحقیر میکردم داد میزدم قهر میکردم حتی از محبت و علاقه زیادش سواستفاده میکردم
دیدم بلاخره صبر اینم اندازه داره تا یک جایی احترام آدم نگه داشته میشه
البته خدایی هم خیلی اخلاق های خاصی داشت که رنجم میداد
اما دیدم بهترین راه سیاست وصبوریه دیگه از یک جایی به بعد خودتم پدر ومادر میشی باید یک چیزایی رو تمرین کنی برای هر قدم فکر کردم با هم خیلی صحبت میکردیم به جای اینکه تولحظه یهوهوار بشم سرش
الان خدا روشکر میکنم هنوزم چالش داریم اما تقرییا داریم یاد میگیریم با حساسیت های هم کنار بیایم