یعنی هرسال همین گوهه خسته شدم ب امام حسین فقط دلم‌میخواد بشینم ی دل سیر گریه کنم سبک بشم ولیییی هرلحظه هرلحظه گندمیزنه به حالم
مدتها برای تعمیرات خونه درحد۳میلیون قول داده بود همش میگفت چشم‌چشم انجامش میدم غصه نخور تو انقدر تکرار نکن هرچی هی میگفتم بابا عید اومد میگفت باشه دیگه من حواسم هست امروز گفتم‌توروخدا بگو‌میخوای انجام بدی یا نه گفت حقیقتش نه پول ندارم به امام حسین دروغ میگه خسیس خسیسس حالم از کارش بهم میخوره اون از خرید عید که هی گفت ای بابا پول ندارم کاش درکم کنی گفتم ببین من ادمی نیستم منت کنی منکه میدونم پول داریم میدونمم ادمی نیستی خرید نکنیم فقط میخوای منت بذاری و‌منم صدقه بگیر نیستم نمیخوام دیگ خرف خرید نزن خودم ازاین ببعد مث ادم پول توجیبیلم و‌جمع میکنم براخودم هرچی بخوام میخرم محتاج تو‌ومنتات نیستم هی گفت بی جنبه شوخی کردم ولی انقدر حالم بد شد بارفتارش ک هرچی پیج لباس فالوداشتم هی انتخاب کرده بودم انفالو‌کردم بدتر نشه حالم قسم‌خوردم نخرم لباس عزت نفسم خیلییی خیلییی مهمتراز دوتیکه لباس
ولی الان خیلی ازاینکه اینهمه مدت من و‌بازی داد قول الکی داد باچشم گفتنش امیدوارم کرد که برسه نزدیک عید و‌وقت درست کردن اون وسیله نشه نارحتم خدا ازش نگذره اینهمه همیشه زجرم میده عذابم‌میده دم عیدی اینجوری کرد هنوز خونه تکونی نکردم اصلا نمیتونم نه ذوقی دارم نه حال و‌حوصله ای منتظرم چندروز دیگ یه مراسم داریم بگذره بحث نکنم بعدش بهش میگم منم دیگ وظایفم و به عنوان زن‌خونه انجام نمیدم اون چطور به عنوان مثلامرد خونه همه ب و‌میپیچونه من نه من بدبخت میرم دانشگاه از روز قبل غذاو‌سالاد همه چی اناده میکتم فردا نهار اماده باشه که اذیت نشه نمیذارم یه لطمه بهش بخوره خسته کوفته از دانشگاه میام ظرفای صبونش و‌میشورم کارام و‌میکنم یه کلمه نمیگم‌خستم😑😑😑
خیلی حالم بده خیلیییییی خیلی
