بدجور بزنه طوری که گردن دخترش هنوز که هنوزه درد میکنه و به زور میچرخونه
اونم دختری که افسردگی شدید و دوقطبی داره
بماند اصلا دختره چیز خاصی نگفت زودی از کوره در رفت
الآنم از سرکار میاد انگار دخترش اونو زده خیلی مغرورههههههه خیلیییییی
عین خیالش نیست که دیشب من چه زجری کشیدم اه
تازه رفت سرکار کلاس داشت
خاک بر سر اونایی که بابای من استادشونه
بدبختن
بیرون خیلی خوبه خونه مغرور و از خود راضی فکر میکنه چون موفق شده و آدم مهمیه توی جامعه باید خودشو بگیره
یه درصد از اون محبتایی که به رفیق‌اش میکنه به من و مادرم میکرد حال و روزمون این نبود
پریشب یه چیزایی توی مطب دکتر گفت رام شدم فکر میکردم راست میگه
وای خدا از حال دلم فقط تو خبر داری چمه و درکم می‌کنی یه درمونی بذار براش توی سن کم روزانه ۱۳ تا قرص میخورم که سر پا بمونم حوصله بدبختی جدید ندارم💔
