بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
دخترم بستری شد و گفتن تو خونش عفونت دیده شده و سپردنش دست یه دکتر عفونی ۱۳ روز گشتن کل بدنشو تا عفونتی پیدا کنن اما تو هیچ جای بدنش عفونت نبود بعد تو ی سونوگرافی مشخص شد که طحال و کبد دخترم داره بزرگ میشه
بعد از اون هی بچه ی من ضعیف تر شد و خورد و خوراکش کم شد رنگش شده بود عین گچ دکتر بلانسبت بیشعورش گفت ال پی کنیم یعنی از کمرش مایع بگیریم شاید عفونت مغزی داشته باشه
بعد از اون هی بچه ی من ضعیف تر شد و خورد و خوراکش کم شد رنگش شده بود عین گچ دکتر بلانسبت بیشعو ...
شوهرم رضایت داد و مایع رو گرفتن خدا رو شکر چیزی نبود
بعد دکترش هی میومد میگفت بهتره دخترت میگفتم بدنیست فقط بازم تب میکنه میگفت فردا مرخصه اما به یگ ماه کشید بستری شدن دختر من و طحال و کبدش در حال بزرگ شدن بود کلا
شوهرم رضایت داد و مایع رو گرفتن خدا رو شکر چیزی نبود بعد دکترش هی میومد میگفت بهتره دخترت میگفتم بد ...
دکتر گفت باید نمونه ی مغز استخوان بگیریم ازش به یه روزی افتادیم اسفناک همه مون تو خانواده شوکه بودیم چون تو طحالش یه چیزایی دیده شده بود دکترم اصرار داشت به نمونه گیری بالاخره بعد از چند روز دکتر ازش نمونه ی مغز استخوان گرفت و خدا رو صد هزاران بار شکر که اونم منفی بود