اومدم براتون تعریف کنم چه اتفاقی افتاد روانشناس شدم
از وقتی ۱۲ سالم بود کتاب های جراحی قلب یا فیلم های تشریح قلب رو میدیدم و باور داشتم که یه جراح میشم.
منی که برای امتحان ها فوقش روزی ۱ ساعت درس میخوندم.
برای کنکور روزی ۱۸ ساعت درس میخوندم
تو اون مدت ۲۰ کیلو کم کردم
رتبه کنکورم زیر ۲۰ شد دقیق نمیگم شناسایی نشم
از کانادا برام ویزا فرستادند برم درس بخونم
عاشق شدم
حیف این واژه که برای اون به کار ببرم
( رشته های قبولی [ جراحی، متخصص مغز کانادا] روانشناسی، متخصص اطفال، فیزیولوژی تخصصی تهران)
انقدر شیفتش شدم که نمیتونم وصفش کنم
بخاطرش از کانادا و رشته ای که عاشقش بودم [جراحی قلب] گذشتم
روانشناسی خوندم
رفت
به همین سادگی
برام سخت بود ولی نشون دادم مهم نیست
رویا هام نابود شد
فقط بخاطر اون
این تاپیک رو زدم تا بهتون بگم هیچ وقت بخاطر یه مرد که نمیشه بهش گفت یه نامرد اذیت نکنید
دختر خالم با عشق ازدواج کرد
همسرش باهاشه همیشه
حواستون باشه با کسی باشید که باهاتون
برای کسی بمیر که برات تب کنه
🥺💔