2777
2789
عنوان

دلم گرفته

301 بازدید | 25 پست

سلام من تو یه خونه خیلی قدیمی زندگی میکنم که قبلا توش یکی خودکشی کرده خونه یه جوِ سنگین داره دخترمم همش بیقراره همیشه هم ناراحتی داریم و متوجه شدم مستاجر قبلی هم مدام دعوا داشتن از همسایه ها شنیدم ولی شوهرم میگه حساس شدی و فکر نکن به این چیزا ولی انگار از در و دیوار خونه غم میباره خیلی دلگیره😔

هرگاه خواستم شکوفه شوم،فصل عوض شد

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

عزیزم   نمیتونید تغییر مکان بدید؟ اگر مقدور نیس برا سرچ کن نت..قانون فنگ شویی  .. توی جذب انرژی های مثبت و دفع انرژی منفی تاثیر داره..یسری کارا رو انجام بدی و جو خونه رو پاکسازی کنی..

روش های پاکسازی خونه رو از نت بگیر و انجام بده

مثل پاشیدن آب و نمک به گوشه خونه

دود کردن اسپند

و خیلی چیزهای دیگه

همه چیز بستگی به فکر ما داره تو میتونی یه جور دیگه فکر کنی عزیزم 

خدایا تو را شکر می گویم چرا که هر روز بهترین ها را وارد زندگی من می کنی.🤲

خونه ماهم انگار سنگینه .تازه اومده بودم ک همش خوابای ترسناک میدیدم.همیشه خسته و کسلم.همیشه خوابم میاد 

دلم نمیخاد خونه رو تمیز کنم

وقتی میریم بیرون راضی نمیشم برگردم خونه

امروز میشه گفت سخترین روز زندگی من بود تایپیکمو بخون  فکر کردم بعد عمری خدا به منم نظر کرده ای ...


خوندم تاپیکتو عزیزم ..‌‌..بهت حق میدم ناراحت باشی ...ولی این ناراحتی زود میگذره ..‌‌‌‌‌اگه خدایی نکرده دیرتر متوجه میشدی این ناراحتیت دیگه هیچوقت تموم نمیشد ...پس شاید امروز روز شانست بوده؟! ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

خیلیا بعد عقد یا حتی عروسی متوجه میشن ...پس تو خیلی خوش شانسی ...‌


من به این چیزا اعتقاد نداشتم ولی واحد کناری ما هم خیلی سنگینه جوش


صاحبخونه ساکن بودن که مرده خیانت کرد و جدا شدن

بعدش یه مستاجر اومد همش به من میگفت اینجا حس خفگی دارم شب تو اتاقش یه جوریه شوهر خانمه هم همین حس رو داشت…

بعد یه زن و شوهر بودن مدام دعوا داشتن زنه هم میگفت اینجا انگار جن داره

من از اینجا میترسم شبا تا صبح تی وی رو روشن میذاشت وقتی شوهرش نبود

هیچی هر کی اومد یه سال شده بود میرفت دیگه تمدید نمیکرد


یه زن و شوهرم اومدن اونام میخواستن جدا بشن سال دوم زنه رفت خونه باباش

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز