من کاربر خاموش بودم ولی از لحاظ روحی آنقدر تحت فشار واقع شدم که گفتم این و بنویسم
من قبلا خیلی درس خون بودم با معدل بیست وارد دبیرستان شدم...سال دهم و یازدهم شاگرد اول بودم و همش درس میخوندم ولی سال دوازدهم عاشق شدم و درسم افت کرد...بعد طرف مقابل بهم خیانت کرد و منم کلا از زندگیم پرتش کردم بیرون...
گفتم درس میخونم و خودم رو به خودم ثابت میکنم...
اون آدم رو فراموش کردم و از تصمیمم در موردش کاملا راضی ام
اما چون پشت کنکور موندم...اصلا به خودم اعتماد ندارم و اصلا نمیتونم درس بخونم...همش امروز فردا میکنم و نمیتونم متمرکز بشم...واقعا حس میکنم اگه کنکور قبول نشم رشته ای که می‌خوام رو ادامه ی زندگی برام خیلی سخته ولی متاسفانه هیچ انگیزه ای ندارم...
خیلی بهم آسیب وارد شده...
و تو خود منی دقیقا
و همین طور من
همه بدبختاا خوش امدیم.😞😞
تلاش کن
تا دیر نشده به خودت بیا منم قراره از فردا شروع کنم
کاری نکن با ایندت که 10 سال بعد با کلا وقتی به 30 سالگی رسیدی به خاطر حماقت الانت بشینی گریه کنی
واقعا رابطه با جنس مخالفه خیلی لطمه به ادم میزنه
میدونی من خیلی از لحاظ منطقی سعی کردم روی خودم کار کنم...
از لحاظ عاطفی اون آدم و انداختم بیرون...ولی تبعات اون رابطه داره آزارم میده...اصلا کامل درس و ول کردم...درحالی که خانوادم فکر میکنن دیگه امسال قطعا قبول میشم و کلی امید دارن...حس عذاب وجدان دارم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
33 ثانیه پیش
34 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
