ازش متنفرم عقده ی حجاب داره اخه ب تو چه انقد دلم دره از بچگی همش استرس همش مامانم اذیت میشد ن ی مسافرت بخاطر اخلاقش هیشکی باهاش رفت اکد نداشت انقد شفت ساده بود خواهراش ادم حسابش نمیکنن
مامانم سکوت میکرد ولی من نه من سکوت نمیکنم هیچوقت ادم سکوت نبودم سکوت نمیکنم هرکی باشه
امروز گیر داد میگه چرا مینی اسکارف سرته منم جوابش دادم دعوام شد گفتم دیگه ۱۸ سالمه زندگیم خودمه ب کسی ربطی نداره ب مامانم مربوطه انداختم تو اتاق درو بست نذاشت برم ازش متنفرم بار اولش نیست
این چیه اخه تو این کشور دلمون ب ی بیرون خوشه ک اونم نمیتونیم بریم منم میخوام مثل همنسام باشم تو این زن گی کوفتی چیه ک دلم خوش شه اصن هیچوقت خبر ندیدم همش مشکل از بچگی همش مریضی جسمی بعد روحی شدید
اصن نمیتونم خودم باشم خیلی دلم گرفته خیلی دلم قد همچی گرفته برای زندگی برای کرونی ایندم ارزوهام مادری ک نمیتونه طرفم بگیره فقط پشتش بد میگه و دوسم نداره برای همچی فقط دلم میخواد تایپ کنم