حالا هروقت بهش میگم بیاین بریم پیاده روی نمیاد یا بازاری چیزی همش دنبال اینه که یه نفر بیاد با ماشین ببرش همش میگه کسی نیست منو ببره حرم بهش میگم این همه خانم خودشون صبح زود بیدار میشن با اتوبوس میرن حرم شما هم برین اتفاقا خیلی صفا داره حرم تنهایی
اشتباهت همین بوده حساب و کتاب باید برات مهم میبود همسرت ممکنه توی رودرواسی اوایل این کارو کروه بعد دائم افتاده توش حالا که قدر شناسی هم نمی بینه . مادرت هم وقتی برای برنامه ها هزینه کنه قدر دانیش بیشتر میشه . دم به دقیقه هم هوس گردش و سفر مجانی نمیکنه
منکه نمیگم ولی اگه جایی بریم میفهمن دیگه چون تو یه ساختمونیم میدونی چون بابام اصلا ماشین نداشته اصلا از اول زیاد بیرون نمیرفتن حالا از ما توقع داره بعضی وقتا حس میکنم حسودیش میشه آخه چرا درک نمیکنه دخترشو خیلی دلمو میشکنه
واای دقیقا درک کردم چی میگی س واقعا ناراحت کنندست بدترشم اینه که مادرته و دوستش داری تو دوراهی افتادی مادرت نباید اینکارو کنه چند بار جدی و محترمانه بهش بگو مامان داری بااینکارت زندگسمو خراب میکنی و من واقعا اذیتم اگر منو زندگیمو دوست داری لطفا تموم کن این کاراتو
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
