2777
2789

دوستان امروز کارفرمامون بهم زنگ گفت یه بسته بندی روی میزم هست مشتری دم در منتظره سوار یه ساینای سفید رنگه، منم که تا اسم انتظار مشتری اصلا دوست ندارم دیگران منتظر بمونن، دوییدم دم در حالا چند نفر  اونجا بودن برگشتن منو نگاه کردن که یکهویی پریده بودم بیرون حالا هرچی نگاه میکنم نمیبینمشون، بعد یکهو یه ماشینی از دور بوق زنان اومد خواستم حتی برم اون سمت خیابون به دستشون برسونم طرف دست بلند کرد گفت نمی خواد بیای خودم میام میگیرمش. 


😭😭😭وای آبروم رفت ممکن بود اگهر اتفاقی برا من یا حتی بستم بیوفته تو این دور و زمونه 

😭😭فک میکنم کار خیلی بدی کردم والبته سبک سرانه 

😭آخ بمیرم برا دل مهربونم و مسئولیت پذیریم 😑


بچه ها بنظرتون من احمقم 🙃😐، بدون رو دربایستی بگین بهم 😢

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

نه تو یه مهربون دوست داشتنی هستی   

من برج 8 سال 1401 عقد کردم - حتما تا برج 8 سال 1402 جهیزیم جور شده و عروسی کردم -تا برج 8 سال 1403 خونه خودمونو خریدیم و از مستاجری راحت میشیم حتما - تا برج سال 1404 یه نی نی خوشملم میارم که زندگیم طعم خوشی جدیدی بگیره ان شاالله - تا برج 8 سال 1406 هم برای فسقلم یه داداش یا آبجی خوشمل میارم که تنها نباشه   

چقدر هیجان گرفتی برا یه بسته😐😐😐

همینجوریش یه شهر بام بَده..تو سمت من باش عذابم نده💔🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶      یکروز بالاخره آخرین کسی که تو رو میشناسه میمیره! و خاطرت برای همیشه فراموش میشه....! پس از زندگیت لذت ببر❣️
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز