2777
2789
عنوان

عروسکِ خوشگلِ من شب شد لالا کن.......... 😭😭😞😞

| مشاهده متن کامل بحث + 182275 بازدید | 736 پست
پس من که باردارم چطور متوجه بشم 

نترس واسترس هیچ چیزی رو نداشته باش دستت رو بزار رو شکمت و ایت الکرسی بخون..اصلا استرس نگیر بسپار بخدا هیچیش نمیشه ان شاالله بچتون رو سالم سلامت تو اغوشتون میگیرین بزرگش میکنی..حین زایمان هم‌برای مادرانی مثل ما دعا کن🙏❤

از زمزمه دلتنگیم ازهمهمه بیزاریم..      نه طاقت خاموشی نه تاب سخن داریم..

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

یه سوال بپرسم فلج مغزی ها درجه بندی دارن یعنی شدید و ضعیفن؟

بلع عزیزم.... خیلی هاشون دست و پاشونم نمیتونن تکون بدن

برایِ  شفایِ دخترِ 2ساله من، اگر مقدور بود یک «صلــــــــــــوات» او را،  میهمـــــان کنید.. خیلی سخته که، یک زن، با هزار امید، مادر بشه... باردار بشه... تمام دوران حاملگیش رو با بچش، درد دل کنه.. براش هزاران آرزو کنه.. ولی وقتی ب دنیا بیاد، دکتر تو چشمات زل بزنه بگه،، متاسفم.. دخترت،سی پیِ....  دردانه من.. جگر گوشه من.. دختر من... من هنوزم امید دارم....  من هزاران آرزو برات دارم...  من منتظرم تا حرف بزنی... راه بری، عروسکات منتظرتن....  من میخوام لباس عروس تنت کنم... منو ناامید نکن....اول مهر، من میخوام تو هم مثله همه بچه ها،  بری مدرسه... ذوق کیف و. کفش کنی... از مدرسه بیای بگی ماماااان ناهار چیه....  خدایا.....  دخترمو شفا بده.... پیر شدم تو این 2سال.....   (میدونی، وقتی بابایی، برات با ذوق کفش برق برقی خرید، آورد خونه، وقتی پات کرد، ولی باشون راه نرفتی، وقتی تمام ذوقِ بابایی، به گریه تبدیل شد، من همون ساعت با دیدنِ جسم بی تحــــــرکت و کفشایِ قرمزت، چقدررر پیــــــر شدم دخترم.... وقتی نمیتونی کفش پات کنی و راه بری و برام با ذوق شعر بخونی)  دلم میخواد بدونم صدات چجوریه.... وقتی از کنار پارک رد میشم و صدای بچه ها رو از رویِ تاب،میشنوم قلبم هزار تیکه میشع... اگ راه میرفتی چجور بودی... صدای خندت.... دختـــــرم، اگه صلاحِ خدا اینِ، که باشه..    داری قد میــکِشی و دریغ از یه ذره بهبودی....                دخترِ موفرفریِ نازم، داره ۳سالت میشه ها.؟   کوور بشم نبینم چه با حسرت، به بچه هایِ سالمی که بازی میکنن، بهشون نگاه میکنی...
یه سوال بپرسم فلج مغزی ها درجه بندی دارن یعنی شدید و ضعیفن؟

دختر دایی منم همین طور شد زود دنیا اومد و الان پونزده سالشه ولی حرف میزنه ولی و میشینه ولی راه نمیره صاف نمیشینه و یکم از لحاظ عقلی پایینه

 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
بخدا از زمانی که باردار شدم تا الان استرس الکی دارم  ممکنه دعوای مادر یا عصباتیت مادر رو‌جنین ...

تو رو خدا مواظب باش فردا بچت کولیکی نشه همش بیقرار و گریون نشه..من بارداریم همش ویار داشتم اما اصلا دعوا نداشتیم عصبی نبودم شکر خدا دخترم اینقدر آرومه

عزیزم روز اول چطور مشخص شد که دکتر بهت گفت؟؟

یک. ماه بعد از تولدش.... 

برایِ  شفایِ دخترِ 2ساله من، اگر مقدور بود یک «صلــــــــــــوات» او را،  میهمـــــان کنید.. خیلی سخته که، یک زن، با هزار امید، مادر بشه... باردار بشه... تمام دوران حاملگیش رو با بچش، درد دل کنه.. براش هزاران آرزو کنه.. ولی وقتی ب دنیا بیاد، دکتر تو چشمات زل بزنه بگه،، متاسفم.. دخترت،سی پیِ....  دردانه من.. جگر گوشه من.. دختر من... من هنوزم امید دارم....  من هزاران آرزو برات دارم...  من منتظرم تا حرف بزنی... راه بری، عروسکات منتظرتن....  من میخوام لباس عروس تنت کنم... منو ناامید نکن....اول مهر، من میخوام تو هم مثله همه بچه ها،  بری مدرسه... ذوق کیف و. کفش کنی... از مدرسه بیای بگی ماماااان ناهار چیه....  خدایا.....  دخترمو شفا بده.... پیر شدم تو این 2سال.....   (میدونی، وقتی بابایی، برات با ذوق کفش برق برقی خرید، آورد خونه، وقتی پات کرد، ولی باشون راه نرفتی، وقتی تمام ذوقِ بابایی، به گریه تبدیل شد، من همون ساعت با دیدنِ جسم بی تحــــــرکت و کفشایِ قرمزت، چقدررر پیــــــر شدم دخترم.... وقتی نمیتونی کفش پات کنی و راه بری و برام با ذوق شعر بخونی)  دلم میخواد بدونم صدات چجوریه.... وقتی از کنار پارک رد میشم و صدای بچه ها رو از رویِ تاب،میشنوم قلبم هزار تیکه میشع... اگ راه میرفتی چجور بودی... صدای خندت.... دختـــــرم، اگه صلاحِ خدا اینِ، که باشه..    داری قد میــکِشی و دریغ از یه ذره بهبودی....                دخترِ موفرفریِ نازم، داره ۳سالت میشه ها.؟   کوور بشم نبینم چه با حسرت، به بچه هایِ سالمی که بازی میکنن، بهشون نگاه میکنی...

نمی دونم چی بگم بشه دلت رو آرووم کرد...همونقدر که نتونستم دختر عموم رو آرووم کنم که تو جلسه ی اول شیمی درمانی پسرش از حال نره ...بتونه رو پا وایسه..اون فقط ۴ سالشه



لطفا براش دعا کنید...خدا دختر گلت رو شفا بده...عمر طولانی و سلامتی بهش بده ...

 دخترم دنیا مه ....دلارای قشنگ من💗💗💜 الهم  عجل لولیک الفرج ❤

اسی فقط امیدوار باش ،سعی کن حالتو یجوری خوب کنی 

من فامیلمون دوتا بچه معلول داره یکیش ب رحمت خدا رفت،خداراشکر سعی میکنه بخنده بیرون بره خرید میره ب شوهرش روحیه میده،ماشالله زن دل گنده ایه

تو رو خدا مواظب باش فردا بچت کولیکی نشه همش بیقرار و گریون نشه..من بارداریم همش ویار داشتم اما اصلا ...

من خیلی ویار دارم همش بالا میارم از اون طرف شوهرم بعضی وقتا جنی میشه نمیدونم دوست داره دعوا کنه مراعات هم نمیکنه عنتر عوضی 

اسی ی چ یزی نمیزاره من تاپیکتو ترک کنم میدونمم ممکنه بابت این حرفایی ک الان میخام بهت بزنم یسریا خ ...

ممنونم از حرفای قشنگت

برایِ  شفایِ دخترِ 2ساله من، اگر مقدور بود یک «صلــــــــــــوات» او را،  میهمـــــان کنید.. خیلی سخته که، یک زن، با هزار امید، مادر بشه... باردار بشه... تمام دوران حاملگیش رو با بچش، درد دل کنه.. براش هزاران آرزو کنه.. ولی وقتی ب دنیا بیاد، دکتر تو چشمات زل بزنه بگه،، متاسفم.. دخترت،سی پیِ....  دردانه من.. جگر گوشه من.. دختر من... من هنوزم امید دارم....  من هزاران آرزو برات دارم...  من منتظرم تا حرف بزنی... راه بری، عروسکات منتظرتن....  من میخوام لباس عروس تنت کنم... منو ناامید نکن....اول مهر، من میخوام تو هم مثله همه بچه ها،  بری مدرسه... ذوق کیف و. کفش کنی... از مدرسه بیای بگی ماماااان ناهار چیه....  خدایا.....  دخترمو شفا بده.... پیر شدم تو این 2سال.....   (میدونی، وقتی بابایی، برات با ذوق کفش برق برقی خرید، آورد خونه، وقتی پات کرد، ولی باشون راه نرفتی، وقتی تمام ذوقِ بابایی، به گریه تبدیل شد، من همون ساعت با دیدنِ جسم بی تحــــــرکت و کفشایِ قرمزت، چقدررر پیــــــر شدم دخترم.... وقتی نمیتونی کفش پات کنی و راه بری و برام با ذوق شعر بخونی)  دلم میخواد بدونم صدات چجوریه.... وقتی از کنار پارک رد میشم و صدای بچه ها رو از رویِ تاب،میشنوم قلبم هزار تیکه میشع... اگ راه میرفتی چجور بودی... صدای خندت.... دختـــــرم، اگه صلاحِ خدا اینِ، که باشه..    داری قد میــکِشی و دریغ از یه ذره بهبودی....                دخترِ موفرفریِ نازم، داره ۳سالت میشه ها.؟   کوور بشم نبینم چه با حسرت، به بچه هایِ سالمی که بازی میکنن، بهشون نگاه میکنی...
من خیلی ویار دارم همش بالا میارم از اون طرف شوهرم بعضی وقتا جنی میشه نمیدونم دوست داره دعوا کنه مراع ...

چرا اخه؟؟ الان باید خداروشکر کنه که بهش فرزند داده... اصن بهش توجه نکن..  و فقط و فقط بفکر بچت باش... 

برایِ  شفایِ دخترِ 2ساله من، اگر مقدور بود یک «صلــــــــــــوات» او را،  میهمـــــان کنید.. خیلی سخته که، یک زن، با هزار امید، مادر بشه... باردار بشه... تمام دوران حاملگیش رو با بچش، درد دل کنه.. براش هزاران آرزو کنه.. ولی وقتی ب دنیا بیاد، دکتر تو چشمات زل بزنه بگه،، متاسفم.. دخترت،سی پیِ....  دردانه من.. جگر گوشه من.. دختر من... من هنوزم امید دارم....  من هزاران آرزو برات دارم...  من منتظرم تا حرف بزنی... راه بری، عروسکات منتظرتن....  من میخوام لباس عروس تنت کنم... منو ناامید نکن....اول مهر، من میخوام تو هم مثله همه بچه ها،  بری مدرسه... ذوق کیف و. کفش کنی... از مدرسه بیای بگی ماماااان ناهار چیه....  خدایا.....  دخترمو شفا بده.... پیر شدم تو این 2سال.....   (میدونی، وقتی بابایی، برات با ذوق کفش برق برقی خرید، آورد خونه، وقتی پات کرد، ولی باشون راه نرفتی، وقتی تمام ذوقِ بابایی، به گریه تبدیل شد، من همون ساعت با دیدنِ جسم بی تحــــــرکت و کفشایِ قرمزت، چقدررر پیــــــر شدم دخترم.... وقتی نمیتونی کفش پات کنی و راه بری و برام با ذوق شعر بخونی)  دلم میخواد بدونم صدات چجوریه.... وقتی از کنار پارک رد میشم و صدای بچه ها رو از رویِ تاب،میشنوم قلبم هزار تیکه میشع... اگ راه میرفتی چجور بودی... صدای خندت.... دختـــــرم، اگه صلاحِ خدا اینِ، که باشه..    داری قد میــکِشی و دریغ از یه ذره بهبودی....                دخترِ موفرفریِ نازم، داره ۳سالت میشه ها.؟   کوور بشم نبینم چه با حسرت، به بچه هایِ سالمی که بازی میکنن، بهشون نگاه میکنی...
😐😐نه... خدا نکنه... یه فرشتس....  کنارمه

امضات بیشتر منو سوزوند ...

معجزه ان شالله براتون رخ میده از اعماق وجودم برای دختر نازت دعا میکنم 

اهای اونی که الکی گزارشم زدی وتعلیق شدم منم همه چیو برای نی نی یار گفتم وبراشون همه جیز برملا شد  تعلیقیت نوش جان ‌....واگذارت کردم بخدا ..۲۷ تیر ۱۴۰۲ شروع تغییرات پیش ب سوی زندگی شاد وفراموش کردن گذشته واشتباهاتم وکوتاه اومدنام وضعیف بودنم ..هرچی بود وهرچی شد دست من نبود از این ب بعدش که دست خودمه !!...دوست مجازی اره با خودتم ب خودت بیا مگه چند روز زنده ایم؟چندبار قراره متولد بشیم ؟رها کن غم وغصه رو برای شادیات وخودت ارزش قائل باش توارزشت ولیاقتت اینی نیست که هستی تغییر کن !!!گاهی زود دیر میشود !!!
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز