2777
2789

یروز اینجا یه تاپیک خوندم از کارای عجیب غریب تو مهمونی...

یه عده از تف کردن تو غذا و چای نوشته رودن، یه عده هم کلی سرزنش کردن ک چه کار زشتی...

من فقط خواننده بودم و موافق کسایی که گفتن کار بدی بوده


ولی امشب واقعا دلم میخاست با داداشم اینکارو بکنم....

چندباری رفتم که انجام بدم ولی.....

وجدانم اجازه نداد...

از بس کفری بودم ازش

الانم توضیح میدم

من خونه ازدواج کردم، بچه هم دارم، کلا هم هیچ کاری به داداشم ندارم،خوشم ازش نمیاد ته دلم،خیلی کارهارو فقط برااینکه میبینم به مامانم گیر میده انجام میدم که اون بنده خدارو اذیت نکنه.


امشب مامانم یکم حال ندار بود...

به سرصدا گذاشته که یکیتون بیاد برا من سیب زمینی سرخ کنه....


یعنی دلم میخاست جرش بدم، از خونم پرتش کنم بیرون بگم رستوران ۲خیابون اونورتره،هررررری

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اعتنا نکردم رفتم، چون میدونه من اصلا از کسی حرف زور قبول نمیکنم،کاری هم براش نمیکنم، ولی میدونستم مامانمو بااون حالش مجبور میکنه تو بوی سرخ کردنی باشه، شروع کردم درست کردن و به مامانم بلند گفتم فقط چون تو مریضی من درست میکنم.


باورتون میشه دلم میخاست تف کنم تو غذاش😐😐😐 

خب عزیزم چه اشکالی داره حالا اینقدر سخت نگیر داداش یه تکیه گاه برات اگه خدایی نکرده یه خار به پاش بره هم خودت اسمون وزمین رو به هم میبافی فعلا مجرده کلش داغه اگه ازدواج کرده بود که به تو نمی‌گفت البته من فقط نظرمو گفتم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792