به نظرتون باید برم ؟؟

من بودم نمیرفتم

بروتونری پشتت غیبت وزیرآب زنیه..بخاطرهمسرت بروالبته اگه منظورداره

دوست دارم بگم نرو ولی نمیشه نری پشتت حرف میزنن ببین شخصیتت چطوره میتونی بری و از بقیه کار بکشی؟خودت از زیر کار در بری؟اگه نمیتونی و بعد تبدیل میشی به کوزت خانواده اصلا خوب نیس ببین از تجربه خودم بگم یجا دعوت شدیم برا کار من کاملا جدی کارا را انجام دادم ولی اونای دیگه خودشون را مشغول پاک کردن یه دیوار کرد و اروم اروم همونا انجام دادن بعدم اول یه پارچه خواست که فلانی بم پارچه بده نخی باشه بعد گفت جوش شیرین میخوام بعد گفت اب گرم میخوام بعد گفت پارچه تمیز برا خشک کردن میخوام لطفا بم یه تشت اب بدین لطفا چهار پایه بدین پام خسته شد لطفا پارچه ام را عوض کنید  فقط حرف میزد و خلاصه انقدر انتظار و توقع داشت که طرف گفت خودم انجام میدم ول کن تو برو یه چای بزار بعد رفت تو اشپزخونه ایستاد به حرف بعد گفت همین کتری که. رو گازه؟از اب لوله؟اخه ما از اب معدنی استفاده میکنیم کبریت بم میدین؟اجازه هس تو سرویس را ببینم؟وای خدایا اینجا چرا اینقد ریخته اس؟اینجارم باید تمییز کنیم ما خودمون خیلی تمیزیم عادت ندارم به این همه ریخته و پاش و... خودشون را وسواسی جلوه دادن.کلا در کل روز یه دیوار دومتری را پاک کرده بود.کلی هم تیکه بار صاحب خونه کرد و منت گذاشت بعدم گفت وای امروز خیلی کتف و کمرم درد میکنه چقد خسته شدیم دو روز باید استراحت کنیمو... صاحبخونه تو دلش گفت غلط بکنم یبار دیگه بش بگم.

منم مث خودتم ولی در شانم نیست حمال باشم چون از بقیه کم ارزش تر که نیستم هیچ بالاترم هستم برا همین حرص میخورم و خودخوری میکنم شوهرمم همش میگه خو نرو اگه نمیخوای کار کنی زور که نیس ولی نمیدونه من از کار نمیترسم منو تو کار و تلاش زاییدن ولی از زیرکار در رو و قدرنشناسی دیگرون در رنجم