2777
2789
عنوان

خونه مادرشوهر

| مشاهده متن کامل بحث + 658 بازدید | 42 پست
پی حرفایی ک ناراحت کننده اس برام رو نمیتونم نگیرم چهره ام خودشو لو میده

حس میکنم اخلاقت مث شوهر منه.

نمیتونی جلو خودتو بگیری جواب میدید. هر چند خیلی وقتها حق میگه ولی خیلیا ناراحت میشن 

هر چی میگم همه چی نگو. گوش شنوا نیس

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من هیچوقت درک نکردم چرا باید برای قوم شوهر عزیز بود.

بنظر من فقط باید برای همسر عزیز بود و سعی بشه روشهای همسرداری رو یاد گرفت که تموم دنیا هم بگن خانمت فلان با غرور وایسه جلوشون بگه فرشته ست 

بقیه مگه مهمن؟

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
اینا هم خیلی دختر دختر میکردن ماه اول ازدواجم  هر روز خونشون بودم ی روز مادرشوهرم دراز کشیده بو ...

کاش زن داداشمم اینطوری خودشو برامون لوس میکرد اون موقع ما خودمونو میکشتیم براش 

بیخیال عزیزم 

امیدوارم خوشبخت ترین باشی ولی سعی کن از تندی هات کمتر کنی تا خانواده شوهرتم قدرتو بدونن(البته اگه خوبن و ارزش دارن )اگه نه که مهم شوهرته و کار به اونا نداشته باش و درصدی برات مهم نباشن

دل بسپار به خدایی که آفرید آتشی که ابراهیم را نسوزانددریایی که موسی را غرق نکردنهنگی که یونس را نخوردهمه عالم که برای تو بد بخواهداگر خدا نخواهد نمی شود…💙ممنون میشم چشمتون به امضام خورد برام صلوات بفرستید💙ریپ کنید تا منم براتون صلوات بفرسم 💙💓💗
هر کاری کنی هر چی بگی آخرش تو بد میشی  فقط حواست باشه حمال نشی سوارا نشن وگرنه دهن بسته به همر ...

 ن هواست هست مثل خانوما رفتار میکنم یکیو میفرستم سفره جمع کنه  یکیو میفرستم ظرفارو آب بکشه  چایی می ریزم میگم بیان ببرن میوه می چینم همینطور اصلا اجازه نمیدم اونا بشینن و من کار کنم

 ای ام بدبخت ای ام مظلوم ای ام بی سیاست
من هیچوقت درک نکردم چرا باید برای قوم شوهر عزیز بود. بنظر من فقط باید برای همسر عزیز بود و سعی بشه ...

شما همسر داری یادم بده خب

 ای ام بدبخت ای ام مظلوم ای ام بی سیاست
کاش زن داداشمم اینطوری خودشو برامون لوس میکرد اون موقع ما خودمونو میکشتیم براش  بیخیال عزیزم&n ...

 نمیدونم باید چیکار کنم واقعا انگار سر جنگ دارن

 ای ام بدبخت ای ام مظلوم ای ام بی سیاست
دروغ گفتن دورویی کردن سیاست نیس همیشه رسوایی داره

من نگفتم دروغ بگو و دورویی کن. 

من از دو رویی متنفرم.

گفتم زبون گرم و محبت آمیز داشته باش و اینم نوعی سیاسته. . شما میگی دورویی دیدی نمیتونی محبت کنی. 



نمیشه واقعا منم زبونمـ تنده خانواده یه کاری میکنن یه حرفایی میزنن ادمـنمیتونه خفه خون بگیره همش میگم از دفه بعد جواب نمیدم تندی نمیکنم اما بار چنان جوابی میدم ک

نمیشه واقعا منم زبونمـ تنده خانواده یه کاری میکنن یه حرفایی میزنن ادمـنمیتونه خفه خون بگیره همش میگم ...

😂😂😂😂من اونقدرا هم تند نیستم فقط جا و مکان بلد نیستم جلو بقیه ک نباید حرفی زد من میزنم

 ای ام بدبخت ای ام مظلوم ای ام بی سیاست
به موقع کمک کردن ینی چی

یعنی نه اینکه خودتو خیلی هلاک کنی تو کمک کردن تو کار خونه مثل ظرف شستن

نه اینکه خیلی تنبلی کنی و مثل مهمون بری و بیای

من روزهای سختی رو گذروندم تا پای مرگ رفتم و برگشتم،هنوزم روزهای سختم تموم نشدن،برام دعا کنید،سلامتی میتونه معجزه زندگیم باشه
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز