من ی بار برای یه شب خیر سرم خونه مادر شوهرم خوابیدم
صبح پاشدم دیدم تشک زیر منو و شوهرم خونیه انقد خجالت کشیدم گفتم حالا اگه مادر شوهرم ببینه چی میشه😑
شوهرم و بیدار کردم از استرس میخواستم گریه کنم گفت چیزی نشده الان درش میاریم همین ردو میشوریم اتو میکنیم تا زود خشک بشه بعدش میایم سر جاش میزاریم میدوزیم دیگه
یعنی تو ی ربع همه این کارارو کردیم انقد فرز شده بودیم ک نگو 😂
ولی دست شوهرم درد نکنه اون نبود آبروم میرفت خونه مردم تشک آخه🤒