2777
2789

من عقدم مادرشوهرم باهام خوبه

خونشونم هیچ کاری نمیذارن بکنم

بدم نمیاد برم

پیج واژینیسموس دات آی آر(v a g i ni smus . irr) برای همه ی خانومها مفید و داشتنش ضروریه حتما مطالبشو دنبال کنید👌🏻چشم ها راشاید بتوان نابود کرد اما اندیشه را هرگز... از اونجایی که یادمه، همه فقط خواستن برن بهشت،هیشکی نخواسته بسازه بهشت🌚تو بگو بهشت چی شدش؟ اینجا هرکی مرد که رفتش زیر خاک..!!!!

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

ایناهم خوبن بنده های خدا

خیلیم خوبن

 از خونواده خودمم بیشتر هوامو دارن

ولی زورکی میرم نمیدونم چرا😐

راحتم هستم باهاشون ولی خب با میل باطنی نمیام واقعا

 یکماهی هم مجبورم بمونم خونشون 

خونشونم الان

یاكاشِفَ‌الْكَرْبِ‌عَنْ‌وَجْهِ‌الْحُسَیْنِ‌اِكْشِفْ‌كَرْبى‌بِحَقِ‌اَخْیكَ‌الْحُسَیْن

من نه. دوسشون دارم بعدم از وقتی میرم انقدر سر و صدا میکنم و بزن بخند راه میندازم که مادرشوهرم با تاسف سر تکون میده 😃😃😃

هرجا چراغی روشنه از ترس تنها بودنه... ای ترس تنهایی من ، اینجا چراغی روشنه 😔🌹
بخدا عروس ماهم میاد راحت نیستیم  فقط بخاطر برادرم و احترام

دقیقاااا

منم عروسمون میاد اصلا خوشم نمیاد😂🤌🏻

پیج واژینیسموس دات آی آر(v a g i ni smus . irr) برای همه ی خانومها مفید و داشتنش ضروریه حتما مطالبشو دنبال کنید👌🏻چشم ها راشاید بتوان نابود کرد اما اندیشه را هرگز... از اونجایی که یادمه، همه فقط خواستن برن بهشت،هیشکی نخواسته بسازه بهشت🌚تو بگو بهشت چی شدش؟ اینجا هرکی مرد که رفتش زیر خاک..!!!!

ن من راحت میرم تقریبا هرروز میرم

نرم میان سراغم

ناگفته نماند بچهام شیر ب شیر بودن خیلی کمک حالم بورن بشدت

مادرش تیکه زیاد بارم میکنه ولی پدرش جوابشو میده

خخخخخ شوهرم باشه اصلا جرات نمیکنن بگن از اینجا بلند شو

و تو ای زن که باتمام سختی ها و مشکلاتیکه حتی ۱درصدشون هم مقصر تو نبودی ولی ساختی به امید فردایی بهتردقیقا باتوام.....خاااااک بر سرت کنن.و تمام

برعکس من اویل خیلی دوسشون داشتم میرفتم ولی بعد دخالت فضولی زیرپا رفتن شوهرم تصمیماتشون نادیده گرفتن زندگیم رو دیدم نمیرم بزور شوهرم میبرم

مثل نقطه ویرگولم ، خواستار به پایان محکوم به ادامه.

من از وقتی از برادرشوهرم شکایت کردم و دادگاه پاسگاه 

نور چشمی مادرشه 

دشمن خونی من شدن همشون 

علنا من و مادرشوهرم با داد و بیداد با هم دعوا میکنیم یه دقیقه بعد ارومیم 

شوهرم و باباش هم انگار نه انگار 

تلویزیون میبینن اصلا دخالت نمیکنن 

تا الان هر بار رفتم خونشون دعوامون هست 


لایک نفرمایید دوستان به غیر از استارتر عزیز و کاربر محترمی که ریپلای کردم لااقل بفهمم پستم رو خوانده اید  عزیزان .زندگیِ فعلیِ من و شما در برابر زندگیِ بَعدی،بسیار کوتاه،بسیار فرعی وبسیار ریز و گذراست.همچون جرقه ای است که از آتش اجاقی بپرد و گم شود.برای آنکه در زندگیِ بَعدی تا ابد و برای همیشه در آسایش و شادی باشیم ، کافیست همین یک لحظه ی گذرای عمر این جرقه را خوب بمانیم...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792