سلام بچه ها من به مشورتتون نیاز داشتم. چندروز پیش رو دوشنبه خواهرشوهرم زنگ زدساعت 10بریم استخرامروز همراه جاریم و عروس جاریم ایناگفتم من امروز نمیتونم بیام بزار چهارشنبه تو امروز دور بهم خبردادی آمادگی ندارم دخترمم مریضه. گفت باشه ولی چندبار جاریم به عروسشون گفته میریم بعد نرفتیم زشت شده گفتم بگو حتمی دگه چهارشنبه میریم گفت باشه گوشیو قطع کرد. بعد شب سه شنبه گفتم فردا بریم جواب نداد زنگش زدم گفت ما حقیقت دوشنبه ای خودمون رفتیم زشت بود به عروس فلانی ک جاریم میشه بگیم نمی‌آییم امروز. من خیلی ناراحت شدم هچی نگفتم خدافظی کردم گوشیو قط کردم. روزبعد رفتم خونه مادرشوهرم بهش گفتم کارش خیلی زشت بوده همون روز بهم پیام میداد میگفت مامیریم یه روز دگه باتومیریم من کمترناراحت میشدم تا اینکه بگه بهم چهارشنبه بعد بگه مارفتیم. بنظرتون کی مقصره من حق دارم ناراحت بشم یان؟
منم بودم ناراحت میشدم،اگه همون روز میگفتن بهت بهتر بود
قربون اون دغدغه هاتون
بنظرم‌ناراحت کننده نیست اصلا
قرار نیس چون شما اونروز نرفتی اونام نرن کار شما زشت تره
اینا خیلی چیزای پیش پا افتاده س
بهتره هر موقع میگن اگه میتونی بگی اره نمیتونی قول روزای دیگه هم بهشون نده بگو هر وقت جور شد میریم حالا
نه بابا من خودمو جای اون گذاشتم حق داشته.
کار شما زشت تره که انتظار داشتی اونا برنامشون برای شما کنسل کنن
بیشتر شبیه سو تفاهم هست . ناراحت شو ولی کم ناراحت شو،🤭🤭🤭🤭🤭🤭 یه روز حرفش میاد . خودتون خندتون میگیره
عزیزم کار تو هم بد بوده. باید میگفتی شما برید من امروز نمیتونم بیام. بعد هم ناراحتی نداره. دیگه ی تفریحه. برای خوشی کردن هم ناراحت میشید
ولش کن به یه ورت واقعا با خواهرشوهراتون برنامه میچینید؟ولش کن بابا ۴ تا دوست پیداکن با اونا بگرد خانواده شوهر فقط دوری و دوستی
و بنظر من اسی شما باید خودت میگفتی من امروز نمیتونم ولی شما برین
کارشون زشت بوده ولی شما اهمیت نده ارزش نداره اصلا
