دوستم تازگی ها با پسری آشنا شده که همه چیزش اکیه از چهره گرفته تا ماشین و خانواده خوب..
هرروز هم بعد سرکار میاد دنبالش باهم میرن بیرون تا ۱۰شب اینا.
ظاهرا هردو خانواده هم درجریان هستن....
این دوستم نمیگم زیبا نبود ولی یه نقص توی چهرش داشت که چند تا عمل جراحی کرده تا چهرش خوب شده....
پسری هم که باهاش آشنا شده چهرش خیلی خوبه...
برعکس من هیچ عمل جراحی نکردم....
ظاهرم کاملا نچرال و ساده هست....
از نظر وضعیت مالی و تحصیلات هم یه جورایی مساوی هستیم
البته من توی دانشگاه دولتی درس خوندم اون توی آزاد....
ولی رشته هامون یکی هست....
یه دایی هم داره که براش کار درست کرده و بدون هیچ دردسری میره سرکار....(واقعا مهارت خاصی هم نداره(
اونوقت من تنهایی دربه در دنبال کار درست و حسابی هستم .....البته کار هست ولی من نمیتونم قبول کنم سراغ هرکاری برم......(من فتوشاپ بلدم، کامپیوتر بلدم ، کار کردن با شبکه های اجتماعی رو بلدم ، زبانمم خوبه)
الان هم دوهفته است به عنوان کارآموز به مدت ۶ماه رایگان دستیار یه شینیون کار عروس شدم....
اصلا خیلی ناراحتم از سرنوشتی که خدا برام خواسته....
نه رلی دارم نه تونستم از تحصیلاتم استفاده کنم ....
حس میکنم به ته خط رسیدم......
