من ارومیه ام فوبیای زلزله دارم ،توی خوی که چندبار زلزله اومد ما هم حس کردیم ،
من الان نمیتونم توی خونه زیاد بمونم همش میرم یا پیش مادرشوهرم یا مامانم اینا
چندتا دوستم توی خوی دارم که باهاشون حرف میزنیم که بیچاره بدتر از منن اصلا خونه نمیرن تو کوچه ان
توی خوی ۴بار از ۳۰ شهریور تا الان زلزله بالای پنج و نیم ریشتر اومد با کلی پس لرزه ،اخریشم که ۸ بهمن ۶ ربشتر بوذش
منم میترسم
لایکم کن
راستش ماکرمانشاهیم
اما تو اون لحظات خودمونو کنترل کردیم و از اون به بعد همیشه یه ساک از دارو ها و لباس گرم و کنسرو واین جور چیزا داریم
شارژ گوشیمونو فول نگه میداریم
درکل ترسیدن خودش بیشتر اسیب میرسونه
والا من کرمانشاه هم نیستم هنوز از زلزله های سال ۹۶ تهران یه ترس تو جونم هست مدارکم دم دسته،تا چند وقت پیش ساک لوازم اضطراری هم بود ،دیدم لباس ها داره به بچه ها کوچیک میشه دیگه اون از سرم افتاد وا گرنه هنوزم گاهی حس میکنم با زلزله بیدار میشم
زلزله اول اومد کرمانشاه همون بزرگه من نترسیدم ولی یکی اومد خواب بودم یهو وسط خواب پریدم معدم. مشکل پیدا کرد تا مدت ها و ترسیدم بعد یه مدت عادی شد واسم
سمت ما یه بار زلزله اومد شوهرم گیر داد باید بریم تو ماشین. خلاصه تا صبح از کمردرد و پا درد اذیت شدم مگه تو ماشین میشه خوابید؟ دم صبح به شوهرم گفتم من دیگه اعصابم نمیکشه منو ببر خونه خودت بمون بیرون. برای من مرگ با عزت شیرین تر از زندگی با ذلته. الانم هر بار بحث زلزله میشه شوهرم همین جمله رو به همه میگه🙂
