میدونم که کلیاتش اینه که سیاست داشته باشی یا ناز کنی و...بیاید بهتون بگم مشکلم چیه دقیقا بعد بیاید تجربه بدییید🌸
من یه مدت بعد نامزدی احساس کردم که حرفای خانواده ش به حرفای من ارجحیت داره...حتی توی مسائل خیلی کوچیک تر مثل خرید و... البته حواسش هست ببینه من چی دوس دارم و.. اما شما فککنید تو خرید یه ماشین یا یه روش و سبک زندگی اون چیزی که مثلا خانواده ش یا برادرش پیاده کرده رو بیشتر قبول داره حتی تو جزئیات.
بعدش گفتم خب شاید این بخاطر اینه که ما مستقل نشدیم و خب سالهای زیادی پیش خانواده ش بوده طبیعیه اما واسه دوستشم این شکلیه فک کنید من یه فیلمی رو بهش معرفی کردم اصلا یادش نمونده بعد یه هفته میاد میگه دوستم فلان فیلمو معرفی کرد خیلی خوب بود.
و اون لحظه من میمیرم......😐🙂
هردو مستقلیم بچه ننه و لوس نیست اما خیلی برام عجیبه من بارها سر این مسئله باهاش دعوا کردم اما دیگه غرورم اجازه نمیده و سکوت می کنم..
همش دارم دنبال دلیل می گردم..من دختر تحصیل کرده و به گفته ی خودش قوی هستم آدمی نیستم که الکی نظر بده..اما نمیدونم چرا رابطه م این شکلی شده..
براشم خیلی تلاش کردم کتاب در مورد روابط خودم پکیج خریدم و گوش دادم..اما...شاید اصلا درست نباشه برای موم شدن همسر تلاش کرد..شاید ذاتیه یا بعضی از مردا این مدلین واسه خانمشون یا بعضی از خانمها قدرتشو..
اگه راهکار دارید ممنون میشمممممم❤️