من شیش سال ازدواج کردم هیچ روی خوشی ندیدم تواین شیش سال ی سالم دوران نامزدی بدترین دوران داشتم.شوهرم ی آدم بی سواد وتنبل وافسرده بود دوران نامزدی مشخص بود زیاد اهل کارنیست ولی چون ازدواجمون سنتی بود خانواده ها نزاشتن من الان ی دختر سه ساله دارم شوهرم داره ازهمه باج میگیره ک زندگی کنه ازپدرش ازمن ازهمه طلبکاره همه رو مقصرمیدونه جزخودش.توخونه میمونه همش دعوا داریم ميگفتم خونه نمون برو بیرون گوش نکرد آخرشم دعوامون شد
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بچه ام رو هر هفته میبینم مهرمم گزاشتم اجرا هنوز احضاریه نرفته اس میده زبونش درازه میگه آماده شو بیام دنبالت ولی سرکارنمیره همچنان منم گفتم اختبار من دیگه دست من نیست خانوادم نمیزارن
ازخونه بیرونم کرد خانوادمم گفتن بچه رو بزاربیا من الان سه هفته اینجام
برو ايتا كانال اموزشكاه سيد حسيني /خانواده
نكاهت به زنكي عوض ميشه
من عاشق خودم هستم چون من معجزه ی خدام🥰😄😄😍خانمای عزیزازتون خواهش میکنم برای ارامش دل همه امون،شفای بیماران وعاقبت بخیریمون یه صلوات بفرستید🤗منم از خدا میخام بحق این ایام هرچی تو دلتونه زود زود براورده بشه🙏💐