چند روز پیش داشتم با دوستم تصویری حرف میزدم، گوشی رو تکیه داده بود به دیوار و همزمان با حرف زدن با من داشت ظرف میشست و غذا میذاشت. شوهرش یهو اومد خونه و ندید داره با من حرف میزنه، بهش گفت باز که اتاق جلویی کثیفه، کاش از این زنهایی بودی که افسرده که میشن وسواس میگیرن همه جا رو میسابن.
دوستم فقط نگاهش کرد و من سریع قطع کردم و گوشی رو گذاشتم رو ایرپلین مد که فکر کنه اینترنتم قطع شده و نشنیدم. بعد از یه ساعت بهش پیام دادم گفتم ببخشین نمیدونم چرا نتم قطع شد، ولی کاش زبون ادم نفهم قطع میشد و میفهمید که ادم با شریک زندگیش که چند ماهه زایمان کرده اینجور حرف نمیزنه.
این یه توییت بود ولی منم خودم خیلی درک نشدم
بچم ۲ ماهش بود نمیدونم سر چی یه دعوای بدی انداخت کشید کمد خونه رو شکوند
منم رفتم خونه بابام
یه هفته بعد باز خودش نیومد مامان باباش اومدن
حامله بودم شکمم قشنگ اومده بود جلو بود
منو جوری کشید با شکم افتادم رو صندلی ماشین
جای خوابشو جدا کرد
آخرش میگه تا تو یعنی من درست نشی زندگی مون همینجوری سرد میمونه
