2777
2789
عنوان

خانوم های با سیاست

| مشاهده متن کامل بحث + 788 بازدید | 37 پست
حالا جاریم برای اینکه من بچزم گفت اگه این خوب بود ما خواهرمون بهش میدادیم.شوهرم شنید اینقدر قاط زد ا ...

 حسادته صددرصد 

اما خب مثل یه مار میخزه تو خانواده 

نمیشه هم کلا حذفش کرد 

اگه بخوام حذف کنم باید با خانواده همسرم رفت آمد نکنم 

میفهمم چی میگید وصلت با خانواده های پرجمعیت این مشکلاتو داره 

خداوندا نگهدار عزیزانم باش در پناه خودت حفظشان کن
حالا جالبه بهت بگم برادر شوهرم خوبه قیافه اش ولی خدایی جاریم داغونه.برادر شوهرم متاسفانه حتی وقتی بچ ...

مجرد بوده حسابی کندن ازش 

منم از خانواده نفت هستم 

پدرم از پست و مقام دارهای شرکت نفت بود الان بازنشسته شده 

حسابی حسودی کرده شوهر تو خیلی از شوهر. اونم سر بوده

خداوندا نگهدار عزیزانم باش در پناه خودت حفظشان کن

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بعد فکر کن شوهرم ماهی یک گوسفند فقط میداد غیر باقی چیزا به مادرش.ولی حقوق شرکت نفت اومد پایین زنگنه اومد سفره نفتی ها خشک شد و مادر شوهرم اونجا شروع کردم جلوش وابسادن مهمانی میداد با پولا ما.بعد علنی میگفت چون اون جاریم دعوته شما رو دعوت نمیکنم یک وقت دعوا نشه بینتون!!!اینا رو میگم قدر مادر شوهرتو بدووووووون.خلاصه تا جایی رسید پول نون خشک خالی هم نداشتیم.خدایی شوهرم دوستم داشت ولی مادر شوهرم اینقدر تو گوشش خونده بود تک دختر پولدار گرفتی حساسه حسودی میکنه با زن داداشت!!!اینم میگفت تک دخترا حساسن نمیخواستم دعوا بشه!!!!بماند ده سال کذشته از دستش ناراحتم.با اینکه بدونی همیشه جلو دیگرانو پشت منو گرفته ولی خودم عقل داشتم میدونستم تا چه حد پشتمو میگیره کاری نمیکردم جلو دیگران کنفت بشم اینجوری شد طلاهامو دادم پای بدهی ها مریض شدم و سر احمق بازی خونه و دارو ندارمون رفت که رفت.بدون اینکه ناراحتی میش بیاد بچه من به دنیا اومد زنگ نزدن تبریک بگن با اینکه شوهرم خرج بچه اینا رو میداد.خلاصه کنم الان شوهرم عوض شده اصلا نیاز نیست من حرف بزنم.بدون شوهرم جایی نمیرم.از دم بزرگ کوچیک نمیکنه.حتی یکبار برادر شوهرم گفته بود خانمت شوهرم تو مجلس گفته بود زن منو با زن درپیتت مقایسه نکن با صدای بلند گفته بودا.ولی دیگه هیچی بهم مزه نمیده .تو بچه اولم بارداریم مادر شوهرم میگفته من کاری نکنم تا سقط کنه من بچه پدرم نیستم.این بارداریم شوهرم نمیزاره حتی به مادرش بگیم.قراره حتی زایمان کردم گفت مادرمو راه نمیدم.چون بچه اولمو بی ارزش کردن گفتم وقتی دخترم بی ارزش بوده براش لازم نکرده برای پسرم ارزش بزاره.خلاصه من که درگیرم .فقط مادر شوهرم فتنه بزرگه اسایش ندارم از دستش.پدر شوهرمو دو ماه پیش انداخت به جونمون.که شوهرم گفته بود اگه مامان بیاد شرمنده نمیزارم از در بیاد تو اگه میخوای فقط خودت بیا خونه من

حسادته صددرصد  اما خب مثل یه مار میخزه تو خانواده  نمیشه هم کلا حذفش کرد  اگ ...

شوهرم ب جاریم گفت تو مثل یک کرم لولیدی تو خانواده ما درخت خانواده ما رو نابود کردی تو یک بز گری اینقدر بهش حرف زد جلو برادر شوهرم گفت.داد زد سرش گفت فکر کردی نفهمیدم وقتی برادرم نیست من نفست هستم کرم میریزی ولی برادرم هست من میشم داداشی.اخه بهش گفت داداشی اینم رید به سر تاپاش.

مجرد بوده حسابی کندن ازش  منم از خانواده نفت هستم  پدرم از پست و مقام دارهای شرکت نفت بو ...

پدر من شرکت نفت نبود ولی سرپرست یک شرکت مهم بود سال ۸۵ که پراید ۵ ملیون بود فقط سود بانکی بابام ۱۳ ملیون بود و کلی املاک داشت کرایه میگرفت و همه میدونستن وضعش توپه ولی شوهرم میگه عقل داشتم خودم وضعم از بابات قطعا بهتر میشد میگفت پولامو هدر نمیدادم.باید بدونی دهه هشتاد چقدر حقوق شرکت نفت عالی بود.چه ماموریتایی داشتن 

دو روز میرفتن پنج روز میگرفتن شوهرم همیشه ۲۹ روز ماموریت داشت

مجرد بوده حسابی کندن ازش  منم از خانواده نفت هستم  پدرم از پست و مقام دارهای شرکت نفت بو ...

یک چی بگم حرکت بعدی میدونی چیه حرف بهش زدی جاریت باند سعی میکنه تشکیل بده‌.من جاری بززگم خیلی زن خوبیه و شخصیت بالایی داره من از این خوشم میاد با دو تا جاری دیگه ام سعی کردن برم تو باندشون.ولی نرفتم.شوهرم میگفت تو تانک ارپیچی داری این عنتر خانم یک تیر چوبی داره.برین به سر تا پاش برو تو باند.میگفته من کاری میکنم تو تنهاییش بمیره.سعی میکرد دو به هم زنی کنه .ولی من با کسی قهر نکردم صمیمی نشدم حتی جاریم میومدن منو میکشوند تو حیاط مثلا صمیمی بشه باند بشیم.به شوهرم گفتم تحمل کن چنان باندشون بترکه بوش کل یک طایفه برداره.یک سالو نیم شد فکر کنم.شاید کمتر یا بیشتر من درگیر بیماری بودم کسی نمیدونست.خلاصه باند ترکید ببینی چه چیزا بیرون اومد چطور بهم دیگه میریدن برادرا بدونی افتضاحاتی شد .گفتم به شوهرم ببین.حتی همین دو هفته پیش مادر شوهرم میگفت تو اومدی تو خانواده ما دیگه عروسا عروس نشدن!!!در حالیکه قبلش برای هم کتک کاری کردت چندین بار دعوا شده بود فتنه هم مادر شوهرم انداخته بود😂😂بعد زدم تو روش گفتم اون دعوا ها من عروستون نبودم که😂😂😂بعد میگفت تقصیر پسرمه به تو گفته گفتم نگفته اوازه اتون پیچیده.خواهر شوهرم خبر دادم گفت بهش میگفتی من الان دورم الان چرا هی دعوا میکنن😂😂😂خواهر شوهرم اینقدر پشت مادرش بود.اینقدر اذیتش کرد سر عروسش اذیت کرد شوهرش رو .که اونم نمیتونه سکوت کنه 😂😂بهم میگفت زن داداش هر وقت اینطوری هرکی بهت گفتن بگو الان که دورم چرا دعوا میکنن😂😂

یک چی بگم حرکت بعدی میدونی چیه حرف بهش زدی جاریت باند سعی میکنه تشکیل بده‌.من جاری بززگم خیلی زن خوب ...

چقدر آدمهای شری بودن 

من فقط این جاریم منفوره 

بقیه اینطوری نیستن 

خدا قوت بهت بده 

فقط تا میتونی دوری کن ازشون

خداوندا نگهدار عزیزانم باش در پناه خودت حفظشان کن
وای قشنگ گفتی دختربهت قول میدم سری بعد همینو بهش بگم

افرین دختر خوب من خودم بچه یتیم بودم هیچوقت اجازه ندادم کسی چه در دوران مجردی چه متاهلی ازم سواستفاده کنه و چه بسا خیلیا بخاطر اینکه فکر میکردن پدر ندارم پس ضعیف و توسری خورم و میتونن ازم سواستفاده کنن ولی همیشه حق خودمو گرفتم توهم حقتو بگیر و اجازه نده دیگران با حرفای چرتشون حالتو خراب کنن موفق باشی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز