هر ده روز شاید اونم ب التماس و دعوا منو ی دور میزنه و برمیگردونه .از این خونه خسته شدم .همش تنها میرم بیرون همش تنها میرم بیرون ی کیکی چایی میخورم .دیدن خانواده ها ک دوره همن باعث حسرتم میشه .با اینکه اهوازم و شهر کوچیکه اصلا کاری واسم نمیکنه .آخر هفته ها هم سه روز میره با پسرش خونه مامانش اینا من تنها میمونم .وسط هفته هم تا آخر شب سر کار بعدش عذاب وجدان واسه پسرش میگیره و میبرتش بیرون ..در عجبم چرا واسه من عذاب وجدان نمیگیره .من پوسیدم از این خونه
وقتی میره آخر هفته ها توام باهاش برو خونه مامانش
من عین توعم با این تفاوت که شوهر من واقعا وقت نمیکنه و اینکه من خودم تاجایی که بتونم این کمبودو واسه خودم جبران میکنم
منم با دیدن خانواده هایی که با هم بیرونن یه جوری میشم ولی خب چاره ای نیست
[QUOTE=272384815]خب چرا باهم نمیرین بیرون و خونه مامانش علتش بگو لطفا ؟[/QUOT هر هفته میرن .من نمیتونم هر هفته برم اونجا بمونم .دوست دارم توی خونه خودمم با همسرم راحت باشم
خب عزیزم از وقتی بچه دار میشیم دیگه بیرون رفتن دو نفره تعطیل میشه باید با اونا بری من خودم هر هفته میرم خونه مادر شوهرم، توی خونه ام که دیگه بچه نمیزاره دوتایی باشیم همیشه اون وسط هست و توقع بازی داره تازه کافیه ما حتی پیش هم بشینیم جیغ میکشه 😂 به نظرم باید فعلا با این رویه عادت کنی چاره ای نیست
آها پسرش با شما زندگی نمی کنه نمیدونستم
حق داری سخته واقعا کاشکی می تونستی یجوری بیاریش پیش خودت
اها من فکر کردم با مادر شوهرت زندگی میکنه پس چاره ای نداری جز اینکه با محبت با شوهرت بشینی صحبت کنی و احساساتت رو خیلی صادقانه و بدون ناراحتی بیان کنی سعی کن به ی برنامه برسونیش مثلا هفته ای یبار بیرون رفتن حداقل امیدوارم جواب بگیری
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
9 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
12 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
