2777
2789
عنوان

راهکار برای تنبلی و شلختگی😢😢

1179 بازدید | 21 پست

سلام خانوما

خیلی از وضعیت موجودی که دارم حالم بده

کل خونه ریخته به هم

باورتون نمیشه یه نقطه سالم و تمیز تو خونه ی ما وجود نداره

جوری که از خونه بدم میاد.پر از انرژی منفیه برام و اصلا راحت نیستم.اصلا هم آرامش ندارم.

ولی با این حال اصلا نمیتونم تمیز کنم☹

نمیدونم تو بدنم یه نیرویی مانع میشه انگار

تازگیا هم نشده ها از اول همینم. فقط قبلنا میومدم چند تا مطلب انگیزشی میخوندم و آهنگ باز میکردم هر چند وقت کارا رو انجام میدادم ولی الان هیچ کاری اثر نداره😭😭

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عذاب وجدان دارم و دائم تو مغزم درگیرم با خودم که خجالت بکش و تمیز کن و فلان

ولی فایده نداره فقط در حد همون آشفتگیه ذهنیه نمیتونم پاشم تمیز کنم😭

همیشه میگم فردا ولی فردا هم انجام نمیدم😔

وای منم همینم ولی باردارم 

بسلامتی عزیزم بغلش کنی

مال تو طبیعیه

من باز بارداری بهتر از الانم بودم چون اون موقع غیر خودم کسی خونه رو نمیریخت الان دخترم هر ثانیه در حال ریخت و پاشه وحشتناکه😬😬

طلقت نمیارم انقدر خوددرگیری دارم تو ذهنم خداشاهده انقدر ناراحتم از وضعیت موجود


نسپر ب فردا یکم استراحت کن بگو یه ساعت دیگه یه چی بخور یه کاری دوست داری انجام بده بعد دیگه بلندشو

منم هر وقت مهمون برام بیاد خونم جمع میشه  و یا بعد از یه آشفتگی عظیم تمیز میکنم تا آشفتگی بعدی ...

وای دقیقا

موقع مهمون اومدن انقدر کار میکنم جونم درمیاد

ولی به محض تموم شدن مهمونی تمیزی هم تموم میشه

انقدر حسرت اونایی که خونه زندگی مرتب و تمیز دارن و میخورم😣

بسلامتی عزیزم بغلش کنی مال تو طبیعیه من باز بارداری بهتر از الانم بودم چون اون موقع غیر خودم کسی خ ...

پسر منم همینه دیشب از درد کمر داشتم جون ب ازراییل میدادم از بس خونه کار داشتم مهمونم داشتم دیگه خونه رو تمیز کردم ب هرسختی و دردی بود ک بعدش مبتلا شدم

از اول هم اهل کار نبودم.

اون موقع ها میگفتم میرم یه خونه دیگه بهتر میشه.

الانم باز میگم از خونه خوشم نمیاد بریم یه خونه تازه ساخت و قشنگ خوب میشم و زرنگ میشم ولی میدونم الکیه چون من خوب نمیشم که حالا چه تو قصر باشم چه جای کهنه و قدیمی☹

پسر منم همینه دیشب از درد کمر داشتم جون ب ازراییل میدادم از بس خونه کار داشتم مهمونم داشتم دیگه خونه ...

خیلی سخته😔

بعد دخترم هم تقصیری نداره.تقصیره منه مادره که از بچگیش یادش ندادم که نظم داشته باشه.

عذاب وجدان اونم دارم که چرا این جوری تربیتش کردم🙁

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز