2777
2789
عنوان

میخوام مرگ موش بخورم

| مشاهده متن کامل بحث + 13298 بازدید | 190 پست

بیچاره دخترت که زیر دست بقیه میافته، نه نمیبخشتت... هیچوقت

ما هر چه دویدیم به مقصد نرسیدیم🌾از عشق بجز مزه تلخش نچشیدیم... این دست منو دامنت ای عشق کجایی🌾یه عمره که از عشق فقط قصه شنیدیم 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

همه ی ما توی زندگیمون یه روزایی رو داشتیم که برگشتیم به خودمون گفتیم "این دیگه آخر خطه"

ولی میبینی؟

هنوز این جاییم، زنده ایم و هنوز داریم نفس میکشیم.

هنوز درد اون روزا تو استخونمون میپیچه ولی ازش گذشتیم.

یادت بیار همه اون چیزایی که ازش گذشتی رو یادت بیار.

روزایی که فک میکردی آخرشه ولی نبود. شبایی که فک میکردی صبح نمیشه ولی صبح شد.

میبینی؟

نمیتونم بگم درست میشه، ولی قول میدم میگذره.

قوی باش

وای نه مرگ موش نخور 

نمیکشه فقط حالت بد میشه 

اروم باش عزیردلم 

اگر میتونی روزی 45 دقیقه برو پیاده روی 

مرگ تو کسی را ناراحت نمیکنه جز دختر نازت را 

خواهش میکنم به دخترت فکر کن 

همه ی مشکل داریم ولی راه حلش خودکشی نیس

دلم تابحال چیزی بوده که بخوایی و نرسی بهش؟؟ پس آروم بگیر که به مرادت میرسی

اره خودتو بکش بعد دخترت یک عمر باید غم نبودت رو تحمل کنه/

اره خودتو بکش و بین زمین و اسمون معلق بمون چون حتی اسمون هم راهت نمیدن تا روز قیامت/

خودتو بکش و هروز شاهد زجر ها و غم های دختر بیچارت باش/

تو ک مادر نبودی بیخود کردی باردار شدی/

مادر من ب اشتباه یک دکتر از بین رفت و برای دو ساعت عمر بیشتر تو اون اتاق لعنتی داشت گریه میکرد ،و هنوز ک هنوزه تموم غم ها و غصع ها هر روز میاد سراغم ک مادر ندارم،برات متاسفم ,فقط همین......تو خودتو راحت میکنی ولی دخترو بیچاره و بدبخت.......تو خودتو راحت میکنی ولی دخترت رو نابود.....تو مادر نیستی ک اگ بودی ب اون بچه بیچاره فکر میکردی....میدونی چقدر عذاب میبینه وقتی همه دوستاش مادر دارن؟؟؟ وقتی همه دوستاش مادراشون براشون تغذیه میزارن...میدونی چقدر عذاب میبینع ک درداشو ب کی بگه؟؟؟ بعدش ب هر جنس مذکری اعتماد میکنه چون کمبود محبت میگیره و محتاج محبت بقیع،نمیدونم چی بگم نمیدونم، فقط بیچارع دخترت ک مادر بی رحمی مثل تو دارع/


من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792