سلام
با یکی از آشناها رفتم خواستگاری
)خانواده دخترخانوم از یه قومیتی هستن که بشدت سنتی هستن و اجازه نمیدادن دختر قبل از جدی شدن با پسر صحبت کنه و من و دخترفامیلمون همراهشون بودیم که مثلاً از دختره شناخت پیدا کنیم)
خانواده دختره وضع مالی خوبی نداشتن و ظاهرزندگیشون فقیرونه بود
پدر و مادرشم خیلیییییی ساده و بی سیاست و مظلوم بودن
ولیییی دختره انقدررررر خوشگل بود انقدررررر فهمیده و عاقل و باشعور بود که کیف کردم از هم صحبتی باهاش
اماااا فامیلمون باوجود اینکه خودشون سه چهارساله وضعیت زندگیشون نرمال شده و به ظاهر زندگیشون رسیدن، تو راه برگشت میگفتن سروضع زندگیشون بد بود و از خداش باشه دختره رو رد کنه بره
